جسورانه‌ترین اقدام سیاسی-فرهنگی در دنیای عرب

«مَلِک الضّالین»؛ اولین ترانه مصری‌ علیه «آل سعود» +ویدئو

ترانه‌ و نماهنگی که با لهجه مصری در شبکه یوتیوب منتشر شده، اولین و جسورانه‌ترین نماهنگ و اقدام فرهنگی-سیاسی علیه آل سعود و عربستان در دنیای عرب است.

خبرگزاری فارس: «مَلِک الضّالین»؛ اولین ترانه مصری‌ علیه «آل سعود» +ویدئو
 

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، نماهنگ و ترانه‌ای با لهجه مصری در اینترنت منتشر شده که «آل سعود» را به دلیل «فروش سوریه به دشمنان» و «تخریب یمن» به باد انتقاد گرفته است.

این نماهنگ (ویدئوکلیپ) با نام «ملک الضالین» (پادشاه گمراهان) به همه کسانی تقدیم شده که یا شمشیر آل سعود جان آنان را گرفته یا زندان آل سعود یا اینکه آل سعود آنان را تکفیر کرده است.

این نماهنگ در نوع خود و در زیر سایه امپراتوری رسانه‌ای آل سعود در خاورمیانه، اولین اقدام فرهنگی-سیاسی تُند در جهان عرب علیه آل سعود است که با این جسارت و صراحت تولید شده است، چرا که با نشان دادن تصاویر سران فعلی عربستان آنان را مسبب مصیبت مردم عرب در سوریه و یمن و سایر نقاط منطقه معرفی می‌کند.

برخی سایت‌های یمنی نیز به دلیل رویکرد ضدسعودی این فیلم در خصوص جنگ یمن آن را بسیار بازنشر کرده و از آن استقبال کرده‌اند.

این نماهنگ به «دروازه صلح را باز کنید» نیز مشهور شده و اولین جمله از شعرش این است که دوازه صلح را باز کنید و این آدم‌های پست (یعنی آل سعود) را بیرون بیندازید.

بخشی از شعر نماهنگ:


شاه گمراهان

درهای صلح را باز کنید

و فرزند پست صفتان را طرد کنید

کسی که از (اسم) «خداوند» سوء استفاده کرده و جلوی گمراهان به نماز ایستاد

کشورهای ما را به جنگل تبدیل کردند

اسمش سلمان است یا تمیم [بن حمد، امیر قطر]

انسان نیست بلکه شیطانی رانده شده

عربیت را به شاهی و مُلک فانی فروخت

تا اینکه صد سال حکمرانی کند

برگرفته ازخبرگزاری فارس


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : دانشجو
تاریخ : دو شنبه 26 بهمن 1394
ناگفته‌های فرمانده قرارگاه خاتم از اجرای ابرپروژه‌ پارس جنوبی در تحریم

ناگفته‌های فرمانده قرارگاه خاتم از اجرای ابرپروژه‌ پارس جنوبی در تحریم/ فیلم تلویزیون آلمان از تحریم‌شکنان/ ۱۲ هزار میلیارد تومان طلب قرارگاه از دولت

فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا نخستین بار از تجربه‌های منحصر به فرد احداث ابرپروژه‌های پارس جنوبی در سخت‌ترین شرایط تحریم و شیوه‌های متنوع مقابله با تحریم‌های هوشمند غربی‌ها سخن گفت.

خبرگزاری فارس: ناگفته‌های فرمانده قرارگاه خاتم از اجرای ابرپروژه‌ پارس جنوبی در تحریم/ فیلم تلویزیون آلمان از تحریم‌شکنان/ ۱۲ هزار میلیارد تومان طلب قرارگاه از دولت
 

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، افتتاح رسمی پروژه فاز 15 و 16 پارس جنوبی و تقدیر از قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا که در شرایط سخت تحریم این پروژه ملی را در مهم‌ترین میدان گازی مشترک ایران اجرا کرده است در خبرگزاری فارس، بهانه‌ای شد تا با عبادالله عبداللهی فرمانده قرارگاه خاتم‌الانبیا به گفت‌وگو بنشینیم.

قرارگاه خاتم‌الانبیا یکی از معدود پیمانکاران عمومی یا general contractor در ایران است که با تجمیع ظرفیت‌های پیمانکاری کشور توان اجرای پروژه‌های بسیار بزرگ در کشور را دارد.

اهمیت اجرای فاز 15 و 16 پارس جنوبی در شرایط تحریم آنجا بیشتر خودنمایی می‌کند که علاوه بر شرکت ملی نفت ایران، خود قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا هم در لیست تحریم‌های سختگیرانه غرب علیه ایران قرار گرفته بود.

عبداللهی در این گفت‌وگو برای اولین بار از خاطرات جالبی درباره شیوه‌های مختلف مقابله با تحریم‌ها صحبت کرد. از مقابله حقوقی و شکایت علیه تحریم‌کنندگان در دادگاه‌های اروپایی تا اجاره غول ترابری هوایی جهان برای انتقال تجهیزات حساس پارس جنوبی قبل از آغاز رسمی تحریم‌ها و ابتکارات مهندسان قرارگاه برای پر کردن خلاء تجهیزات تحریمی.

وی در این گفت‌وگو همچنین از ضدتحریم‌های هوشمند در برابر تحریم‌های هوشمند سخن گفت و از تهیه فیلمی از سوی سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه درباره شیوه‌های تامین کالای پارس جنوبی از سوی قرارگاه و ارائه آن به شرکت‌های سازنده کالا و بانک‌ها در کشورهای مختلف دنیا خبر داد.

گفت‌وگوی جذاب فارس با فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا پیش روی شماست.

*بخشی از پروژه‌های پارس جنوبی را خودمان تامین مالی کردیم

فارس: از فاز 15 و 16 که به نوعی اولین قرارگاه در پروژه پارس جنوبی بود شروع کنیم. قرارگاه در چند درصد از پروژه‌های در حال احداث پارس جنوبی فعال شد و با چه انگیزه‌ای وارد این مگاپروژه شد؟

عبدالهی: به یاد دارم فاز 15 و 16 یک تپه خاکی بود و تازه ورق‌هایی را برای ساخت مخازن خریداری کرده بودند. قرارگاه روی فازهای 15 و 16، 24-22 و 13 پارس جنوبی کار کرده است. کار فازهای 15 و 16 پارس جنوبی خیلی وقت است به پایان رسیده و این فازها قبل از افتتاح رسمی چند برابر هزینه‌ای که برای آنها شد درآمد ایجاد کردند.

البته بخش حفاری و دریایی این فاز بر عهده ما نبود و مجموعه‌های دیگری عهده‌دار مسئولیت بودند که به دلایلی نتوانسته‌اند ظرفیت‌ کامل تولید گاز از دریا محقق کنند،اما همه بخش‌های فاز 15 و 16 فعال شده است. برخلاف خیلی از فازها که با شروع به کار یک بخش یاد و بخش افتتاح شده‌اند.

اخلاق خود بنده‌ این است که اگر قرار است پروژه‌‌ای افتتاح شود بهتر است قبل از تکمیل آن این اتفاق نیفتد. بعضی شیطنت‌ها هم می‌شود که پروژه‌‌ای که با این عظمت و شرایط سخت راه‌اندازی شد چرا قبل از تکمیل ظرفیت افتتاح شد. به همین دلیل هم تأکید ما و هم تأکید وزارت نفت کامل بودن پروژه قبل از افتتاح بود.

البته ممکن است بعضی مشکلات کوچک هم وجود داشته باشد که با توجه به راه‌اندازی همه بخش‌‌ها، پالایشگاه با تمام ظرفیت می‌تواند کار کند.

دوباره اشاره می‌کنم که حفاری چاه‌ها برعهده ما نبوده است. پالایشگاه می‌تواند با ظرفیت بالای 50 میلیون متر مکعب در روز کار کند و این کار بارها تست شده است اما اگر امروز 25 درصد زیر ظرفیت، گاز تحویل پالایشگاه می‌شود به لحاظ مشکلی است که از ناحیه ما ایجاد نشده است. چون مسئولیت حفاری چاه‌ها برعهده ما نبوده است.

فارس: به هر حال قرارگاه رهبر کنسرسیوم توسعه‌دهنده فازهای 15 و 16 بوده است. به عنوان رهبر کنسرسیوم امکان اعمال نفوذ یا وادار کردن پیمانکار ثانوی حفر چاه‌ها را نداشته‌اید؟ مثلاً منابع مالی که به این پیمانکار تزریق می‌شود از کانال قرارگاه نمی‌گذرد که قرارگاه بتواند از این طریق پیمانکار حفر چاه را به تحرک بیشتری وادار کند؟

عبدالهی:‌ قرارگاه رهبر کنسرسیوم بود اما اینگونه نیست که ما مشکلات یک پیمانکار دیگر را با توجه به شرایط خودمان بتوانیم حل کنیم. در هر پروژه 3 رکن مهم وجود دارد. اول کارفرما که وظیفه تأمین مالی به موقع پروژه‌ را برعهده دارد. دیگری مشاور است که باید بازار و دانش فنی مورد نیاز را در اختیار قرار بدهد و سومی هم مجموعه پیمانکاری است.

من می‌توانم به جرأت بگویم نه فقط در پروژه‌های پالایشگاهی، بلکه در پروژه‌های دیگر مانند نیروگاه‌ها، خطوط انتقال، آب و امثال آن هرچه بوده، بار سنگین بردوش قرارگاه بوده است.

ما جایی می‌گوییم که خودمان هزینه کردیم، می‌پرسند از کجا آوردید؟ و باید بگویم بدهکاری‌های فراوان به جاهای مختلف داریم. اعتمادی که پیمانکاران و بازار کسب و کار به ما داشته کمک کرده بتوانیم کار را پیش ببریم. هم در فاز 15 و 16 و هم در فازهای جدیدتر خودمان بخشی را تأمین مالی کرده‌ایم بدون اینکه سودی بگیریم.

 

*دکل خودمان را به پیمانکار حفاری دادیم تا کار سریع‌تر جلو برود

*سناریوی قرارگاه در فاز 15 و 16 کشور را در زمستان از کمبود گاز نجات داد

 

فارس: وظیفه ذاتی قرارگاه  که تأمین مالی پروژه نبوده است؟

عبدالهی: به هیچ‌وجه وظیفه ما تأمین مالی نیست و این کاملاً برعهده کارفرما است. در ضمن پیمانکار حفاری حتی عضو کنسرسیوم هم نبود و تنها از دید منافع ملی قرارگاه این همراهی را انجام داد. ما در همه کارها مجموعه‌هایی که با ما کار می‌کنند را جدای از خودمان نمی‌دانیم و سعی می‌کنیم با آنها همراهی کنیم. چه آن مجموعه خصوصی باشد چه خصولتی، برای رسیدن به خروجی پروژه با آنها همکاری می‌کنیم.

شرکت پیمانکار حفاری قرارداد مستقل با وزارت نفت دارد. با توجه به اینکه شرکت پیمانکار حفاری قادر نبود دکل حفاری را تأمین کند، ما علی‌رغم آنکه خودمان در پروژه‌ها به دکل‌‌های حفاری نیاز داشتیم، یک دستگاه حفاری در اختیار آنها قراردادیم تا پروژه روی زمین نماند.

بالاخره معتقدم بودیم همه بخش‌های پروژه باید انجام شود و گاز خود فاز 15 و 16 در پالایشگاه تصفیه شود. اگر این نگاه و عرق ملی وجود نداشت هنوز هم گاز از مخزن فاز 15 و 16 تولید نشده بود.

راه‌اندازی واحد به واحد هم باعث استحصال بیش از 12 میلیارد متر مکعب گاز تا چند ماه پیش شد که تا ابتدای پاییز امسال دو برابر هزینه‌ای که برای احداث این فازها شد بازگشت.

سناریویی که اینجا تست شد یعنی شیرین‌سازی گاز فازهای 6 و 7 و 8 باعث شد وقتی ترکمنستان به تعهدات خود در زمستان عمل نکرد، پالایشگاه فاز 15 و 16 بتواند کشور را نجات دهد. این در حالی است که در ابتدا دوستان انجام چنین کاری را قبول نداشتند.

بعد از آن همین سناریو در فازهای 17 و 18 و 12 به کار گرفته شده چنانکه در فاز 12 چون کمپرسورهای پرویان نرسید از گاز 6 و 7 و 8 استفاده کردند.

با سناریویی که اینجا ابداع شد تا پاییز امسال 35 میلیارد متر مکعب گاز شیرین تحویل کشور شد که اگر دانش فنی قرارگاه نبود این کار امکان‌پذیر نبود.

به نکته دیگری اشاره کنم. سال 92 ما روزی جلسه‌ای با مهندس زنگنه داشتیم و دیدیم ایشان نگران است. ما از ترکمنستان گاز می‌خریم و آنها هم هر وقت اراده می‌کردند شیر گاز را می‌بستند. آقای زنگنه آن روز بسیار ناراحت بود و می‌گفت ما خوار و ذلیل شده‌ایم و با وجود این همه منابعی که در اختیار داریم، محتاج به واردات گاز از ترکمنستان هستیم. ایشان اوایل کار قدری ذهنیت داشت اگرچه ارتباط ما با همه دولت‌ها از جمله دولت فعلی بسیار خوب است. بنده به ایشان گفتم اگر توکل بر خدا کنیم و با هم همراه و همدل باشیم قطع یقین این معضل حل می‌شود. واقعاً جای ناراحتی و غصه است که ما این همه ذخایر داشته باشیم و قطر که در حد یک روستای ما هم نیست این همه گاز برداشت کند و ما برای گاز مورد نیاز کشورمان از ترکمنستان گاز وارد کنیم. من به ایشان گفتم اگر شما همراهی کنید ما می‌توانیم گاز را برسانیم.

در بازدیدی که آقای جهانگیری از پارس جنوبی داشتند دوستان از من پرسیدند شما چه می‌خواهید بکنید؟ بنده گفتم که مطمئنم تا پایان سال 92 حتماً گاز را به شبکه تزریق می‌کنیم. ما 70 روز مانده به پایان سال این وعده را دادیم و گاز را هم طبق وعده رساندیم. اگر به خاطر داشته باشید در شرایط بارندگی برف و قطع گاز در شمال کشور اگر گاز از این فازها به شبکه تزریق نشده بود قطعاً با مشکل مواجه می‌شدیم.

فارس: علی‌رغم شرایط دشوار تحریم، گاهی این پرسش به گوش می‌رسد که چرا توسعه این فازها زمان برد؟ یا هزینه‌ها چرا افزایش یافتند؟

عبدالهی:‌ ما هیچ کدام از این موارد را درست نمی‌دانیم. در چه شرایطی کار به پیمانکاران ایرانی سپرده شد؟ در شرایطی که پیمانکاران خارجی رها کرده بودند و رفته بودند. ما باید اجازه می‌دادیم اسکلت‌های فلزی بپوسند و از بین برود؟

قرارگاه در این شرایط وارد عرصه شد و با یک روحیه انقلابی و اعتقادی وارد کار شد. تجربه قبلی هم در این کار وجود نداشت. دوستان اعتقادی هم نداشتند که این کار انجام می‌شود. اما امروز شما می‌بینید که همه بخش‌های پالایشگاه‌ فعال است.

دانش به دست آمده در اجرای این کار ارزشی به مراتب بالاتری از هزینه انجام شده برای پروژه دارد. علاوه بر اینکه ما معتقدیم هرگز قیمت انجام کار بالا نبوده است. شما باید با دیگر فازها مقایسه کنید مگر فقط فاز 15 و 16 راه‌اندازی شده است؟ فازهای دیگر هم راه‌اندازی شده‌اند یا همین قیمت‌ها. اما آیا فازهای دیگر هم مشابه فاز 15 و 16 به صورت کامل راه‌اندازی شدند و مثل فاز 15 و 16 بدون کوچکترین تلفاتی راه‌اندازی شدند؟ در راه‌اندازی فازهای قبلی توسط خارجی‌ها تلفات جانی وجود داشت اما در فاز 15 و 16 حادثه منجر به تلفات جانی نداشته‌ایم.

بنابراین دانش فنی به دست آمده و بومی‌سازی انجام شده و از طرف دیگر این فاز پایه مهندسی فازهای جدید پارس جنوبی شد. در اجرای فازهای 24 - 22 و 13 از همین دانش استفاده شد. و حتی فازهای 14 و 21 -20 هم از این دانش استفاده کردند.

این یک کار بزرگ است که شما پالایشگاهی را بسازید که پایه مهندسی بقیه پالایشگا‌ه‌ها باشد. از سوی دیگر مگر کشور در تحریم نبوده است؟ ما برای ارسال پول و خرید تجهیزات باید 50 مرحله را رد می‌کردیم. پولی هم که به قرارگاه می‌دادند ارزشی نداشت و کار کردن با آن سخت بود.

 

*کارنامه قرارگاه در ساخت سدها

*در ساخت آزادراه‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنیم

*تنها بخشی که نیاز به واردات نداریم خدمات مهندسی است

*پیمانکاری که در دامن قرارگاه بزرگ شد امروز خود عضو کنسرسیوم یک پروژه گازی است

 

فارس: چرا؟ چه نوع پولی به قرارگاه می‌دادند که ارزش نداشت؟

عبدالهی:‌ یعنی مثلاً به ما وون، ین و روپیه می‌دادند و ما مجبور می‌شدیم آن را تبدیل کنیم و با تنزیل قیمت آن را برای وندورها ارسال کنیم.

همین الان پول ما در «کنلن» چین با 10 درصد تنزیل قیمت برای وندور و سازنده تجهیزات ما ارسال می‌شود. از طرف دیگر هم آمریکایی‌ها متوجه شدند چینی‌ها این کار را می‌کنند و جلوی آنها را گرفتند.

وقتی می‌گوییم با تحریم‌ها مقابله کردیم یعنی چه؟ هم اینکه توانستیم تجهیزات مورد نیاز را از جاهای مختلف تهیه کنیم و هم اینکه در موارد بسیاری تجهیزات را از داخل تهیه کردیم. فکر می‌کنم بالای 70 درصد تجهیزات مورد نیاز پالایشگاه را از داخل کشور تهیه کردیم.

من از یاد نمی‌برم زمانی که احداث فازهای قبلی شروع شد، حتی استراکچرهای فولادی هم از کره می‌آمد. اشتغال، خودکفایی و اقتصاد مقاومتی جز از این طریق و استفاده از ظرفیت‌های موجود در کشور امکان‌پذیر است؟

تنها بخشی که ما نیاز به واردات نداریم خدمات مهندسی است و ما می‌توانیم بهترین خدمت مهندسی را در همه حوزه‌ها اعم از پالایشگاه، ساخت سد، خطوط انتقال، پتروشیمی، زیرساخت‌های ریلی و جاده‌ای و امثال آنها با استاندارد روز دنیا ارائه کنیم.

چقدر امثال ما در رسانه‌ها حضور پیدا کردیم و حرف زدیم؟ بسیار کم. حتی به بعضی‌ حرف‌ها پاسخ هم نمی‌دهیم. چون معتقدیم کار باید برای خدا باشد و خود خدا آن را معرفی خواهد کرد.

التبه ظاهراً سکوت ما کار درستی نیست. خدا روح امام را شاد کند که می‌فرمود یک مرغ هم وقتی می‌خواهد تخم بگذارد آن قدر سر و صدا می‌کند که همه با خبر شوند. وقتی پالایشگاهی با این عظمت ساخته می‌شود، حرف زدن از آن در واقع معرفی توانمندی‌های جوانان این کشور و دانش فنی ایجاد شده در کشور است.

البته یقیناً بدانید که رقابت‌های ناسالم و بعضی مسائل پشت‌پرده هم وجود دارد. والا من بارها این را گفته‌ام که بنده به عنوان فردی که 23 سال است کار سازندگی می‌کنم در مدتی که دچار تحریم بودیم یک ثانیه هم فکر نکردم که به خاطر تحریم ها کار را کند کنیم. چرا که همیشه به زمان جنگ رجوع کرده‌ام. زمان جنگ ما هیچ نداشتیم. نه سلاح مدرن داشتیم و نه آموزش آنچنانی داشتیم. با همین جوانان خالص و پاک و کم سن و سال در مقابل مدرن‌ترین سلاح‌های دنیا کسب موفقیت کردیم. امروز آن روز نیست و دانش در کشور ما پیشرفت چشمگیری داشته است و 4.5 میلیون نفر دانشگاهی در کشور داریم.

در این موضوع به لطف خدا قرارگاه خوب درخشیده است. در موضوعات عمرانی دیگر هم همینگونه است. مثلاً در حوزه سد از مجموع حدود 46 یا 47 میلیارد متر مکعب مخزنی که در کشور ساخته شده است، 21 میلیارد متر مکعب آن را قرارگاه به تنهایی ساخته است که به 45 یا 46 درصد بالغ می‌شود. اگر این مخازن ساخته نمی‌شد در این وضعیت بی‌آبی شرایط کشور چطور رقم می‌خورد؟

در حوزه خطوط انتقال آب و گاز و نفت بیش از 7 هزار کیلومتر خط احداث کرده‌ایم و به عنوان یک وظیفه دغدغه انجام شدن چنین کارهایی را داریم.

 

فارس: در مواردی که هزینه‌ها مقایسه می‌شود معمولاً با فازهای مشابه یعنی فازهای 12 و 17 و18 مقایسه نمی‌شوند بلکه با فازهای قدیمی که خارجی‌ها با 1.5 میلیارد دلار اجرا کردند مقایسه می‌شوند.

عبدالهی:‌ چطور هزینه‌های ما را با هزینه‌های آنها مقایسه می‌کنند؟ وقتی مقایسه می‌کنیم ببینیم که چه هزینه‌ای به خارجی‌ها می‌دادیم و هر وقت اراده می‌کردند رها می‌کردند و می‌رفتند.

این را هم ببینیم که آنها ما را به دلیل نداشتن دانش تحقیر می‌کردند. از نظر زمانی هم ببینید اولین فازهایی که ساخته شده مربوط به چه زمانی بوده است. مقایسه‌ها باید مبنای درستی داشته باشند و همه شرایط محیطی و زمان و تورم در بازارهای جهانی و تحریم و امثال آن باید در نظر گرفته شوند.

پایه محاسبه قیمت پروژه‌های نفت، گاز و پتروشیمی بشکه‌های نفت است. توتال که با 1.5 میلیارد دلار کار کرد، قیمت نفت 12 دلار در هر بشکه بود. زمانی که قرارداد فازهای باقیمانده پارس جنوبی بسته شد قیمت نفت 120 دلار بود یعنی قیمت نفت 10 برابر شده است. به این تناسب، نه تنها قیمت پروژه‌‌ باید افزایش یابد، بلکه قیمت تجهیزات و ملزومات هم در بازار جهانی گران می‌شود.

فاز 15 و 16 اولین پروژه‌‌‌ای است که در همه سطوح EPC از صفر از سوی قرارگاه انجام شد که زمان می‌برد. علاوه بر این ما زمان بسیار زیادی برای گرفتن پیمانکارهای ثانویه و پیدا کردن سازندگانی که تجهیزات مورد نیاز را در داخل بسازند، صرف کردیم.

قرارگاه هزینه کرد تا به سازندگان و پیمانکاران داخلی اطمینان کنیم. الان یکی از این پیمانکاران که با اعتماد قرارگاه پا گرفت خود عضو کنسرسیوم یکی از فازهای گازی شده است. یعنی با کمک قرارگاه و فضایی که برای کار در اختیار او قرار گرفت چنان بلوغ پیدا کرد که دیگر نه تنها پیمانکار ثانویه نیست بلکه خود عضو یک کنسرسیوم بزرگ توسعه دهنده است.

درباره وندورها و تأمین‌کنندگان تجهیزات هم شرایط مشابهی حکمفرما است. این وندورها را در ساخت آب شیرین کن‌ها یا پمپ‌های پالایشگاهی و امثال آن اصلاً راه نمی‌دادند. الان در این عرصه ما خودکفا هستیم. جاهایی سکوت کردن بهتر از بیان کردن است اما اگر لازم باشد ما مستند می‌توانیم توضیح بدهیم که چه کرده‌ایم.

اقتصاد مقاومتی را که هزاران بار از زبان مسئولین شنیده‌ایم اما به آن عمل نشد، اگر اجرا می‌شد با این شرایط مواجه نمی‌شدیم که کارخانه‌ها در کشور به این شدت دچار تعطیلی شوند. وقتی برای این کارخانه تولید کار کردید و به اشتغال مؤثر منجر شد وجه دیگری از اهمیت این داخلی‌سازی‌ها مشخص می‌شود. اصل کار یک بحث است و مزایای جانبی آن بحث دیگری است. در بعضی موارد حتی حاشیه بر متن برتری دارد می‌بینید که شما با انجام یک کار اشتغال گسترده ایجاد کردید، دانش‌فنی را بومی کردید، پیمانکاران حرفه‌ای تربیت کردید و تحویل دادید. ما در قرارگاه حتی تربیت و رشد دادن پیمانکاران را نیز وظیفه خودمان فرض کرده‌ایم.

بعضی از پیمانکاران با یک کت پیش ما آمده‌اند اما امروز یک پیمانکار حرفه‌ای و قوی در کشور است و ما از این مسئله بسیار خوشحالیم.

چند سال است که قرارگاه به صورت EPC پروژه می‌گیرد. یعنی هم مهندسی، هم تأمین کالا و هم اجرا را برعهده می‌گیرد. اما در حال حاضر بعضی پروژه‌ها را به صورت مشارکتی می‌گیریم. یعنی سرمایه‌گذاری هم از خودمان است مانند آزادراه‌ها که خودمان در آن سرمایه‌گذاری می‌کنیم.

مثلاً در آزاد راه حرم تا حرم 60 - 40 مشارکت داریم در کمربندی جنوب تهران 70 درصد مشارکت داریم. در خرم‌آباد به اراک که به آب‌های آزاد وصل می‌شود و از آن طرف به مشهد می‌رود مشارکت داریم و سرمایه‌گذاری می‌کنیم در کشور ظرفیت‌های زیادی وجود دارد.

اصل سرمایه‌، تجهیزات و ماشین‌آلات نیست اصل سرمایه نیروی انسانی و زمان است که ما به این دو عنصر در کشورمان توجه نمی‌کنیم.

این پالایشگاه با این عظمت توسط افرادی با سن زیر 30 سال ساخته شده است و وقتی بنده به دست‌اندرکاران این پروژه نگاه می‌کردم تداعی‌گر زمان جنگ بودند. پالایشگاه فازهای جدید پارس جنوبی یا پالایشگاه ستاره خلیج فارس که بزرگترین پالایشگاه خاورمیانه محسوب می‌شود را همین جوانان می‌سازند.

یک جوان 38 ساله یکی از مسئولیت‌های ارشد ساخت این پالایشگاه را برعهده دارد. از وی پرسیدم انتظار تو از من به عنوان فرمانده قرارگاه چیست؟ گفت انتظار من این است که تو زمینه‌ای آماده کنی که من با رهبری دیدار کنم.

 

*به رئیس‌جمهور گفتم طرح تولید گسترده همزمان برق و آب را به یادگار بگذارید

*پروژه 5 ساله را یک سال و نیمه تمام کردیم

*اگر به بهانه تحریم کار را متوقف می‌کردیم کشور با بحران‌های شدیدتری مواجه می‌شد

 

فارس: چه تعداد پیمانکار با قرارگاه کار می‌کنند؟ چند درصد از پرسنل قرارگاه را نیروهای نظامی تشکیل می‌دهند؟

عبدالهی: از 150 هزار نفری که با قرارگاه کار می‌کنند، تنها 2500 نفر پاسدار هستند. مابقی مردم عادی هستند. 5 هزار پیمانکار با قرارگاه کار می‌کند. اگر قرارگاه این بستر را آماده نمی‌کرد چه اتفاقی می‌افتاد؟

ریسک‌هایی که امروز قرارگاه می‌کند می‌تواند خط‌شکن باشد. می‌خواهم به آقای رئیس جمهور بگویم که طرح تولید گسترده هم‌زمان برق و آب شیرین را از خودتان به یادگار بگذارید کما اینکه دولت‌های گذشته طرح‌های پارس جنوبی را برای شما به یادگار گذاشتند و امروز به اینجا رسید و برای آب کشور هم باید همین فکر را کرد.

در بحث آبرسانی و تونل به صورت جدی کار می‌کنیم. ایجاد خطوط انتقال برای آبرسانی به 13 استان برعهده قرارگاه است. برنامه احداث خطوط انتقال قم 5 ساله تعریف شده بود که ظرف یک سال و نیم آن را به پایان رساندیم.

قبلاً یک قطعه ویدیویی پخش می‌شد که برای من خیلی ناراحت کننده بود. در این قطعه ویدیویی شهید رجایی خدمت آیت‌الله مرعشی نجفی رسیده بودند. آیت‌الله مرعشی خطاب به شهید رجایی گفتند که از شما یک درخواست دارم که بتوانید آب را از راه دور به حرم حضرت معصومه (س) و مجاورین و زائرین آن برسانید. ببینید شهید رجایی کی رئیس جمهور بودند و سالی که ما کار را شروع کردیم چه سالی بوده است. ما سال 89 این کار را شروع و یکسال و نیمه تمام کردیم. برای این کار 246 کیلومتر خط و 30 کیلومتر تونل احداث شد.

فارس: شما درباره نادیده گرفتن تحریم‌ها صحبت کردید اما در عالم واقع به خصوص در پروژه‌های نفتی که تجهیزات آن بعضاً سازنده انحصاری در جهان دارد مانند کریسمس‌تری‌های سرچاهی. قطعاً تحریم‌ هم در کار شما تأثیر جدی داشته است. چطور با تحریم‌ها مقابله کردید و هزینه‌ای که بابت غلبه بر تحریم دادیم چه دستاوردی برای کشور داشت؟

عبدالهی:‌ من نمی‌گویم تحریم‌ تأثیر نداشته است. اما می‌گویم تحریم به چشم شخصی خودم نمی‌آمد چون شرایط سخت‌تری را تجربه کرده بودیم.

اجازه بدهید یک مثال نظامی بزنم. فرض کنید ما در جنگ در محاصره افتادیم. اگر این اتفاق افتاد آیا باید تسلیم شد؟ به هر حال باید بجنگیم. یا موفق می‌شویم یا شکست می‌خوریم و شهید یا اسیر می‌شویم غیر از این که نیست.

ما که در تحریم‌ها این شرایط را نداشتیم که تسلیم شویم به هر حال تحریم سختی دارد. شما از یک آزادراه ایمنی با سرعت بالا می‌توانید عبور کنید اما اگر راه ناهموار بود هم می‌توانی عبور کنی. اما باید با سرعت کمتر و احتیاط بیشتری حرکت کنید.

تحریم‌ها ما را متوقف نکرد من قبل از قرارگاه خاتم در قرب کربلا بودم. در پایان دوره آقای احمدی‌نژاد که آن پروژه‌های مهر ماندگار مطرح شد، 54 پروژه افتتاح شد. آیا باید دست روی دست می‌گذاشتیم و کار نمی‌کردیم؟ قطعاً نه. اگر تدبیر داشته باشیم می‌توانیم بر تحریم غلبه کنیم و البته هزینه هم دارد.

ما هم هزینه‌هایی در این باره پرداخت کرده‌ایم. مثلاً وقتی ما می‌خواستیم پولمان را برای خرید تجهیزات منتقل کنیم هزینه داشته است. اما این هزینه‌ها انجام شد تا اقتدار کشور باقی بماند و جلوی تسلیم شدن کشور را گرفته است از سوی دیگر این هزینه‌ها کمک کرد که به خوداتکایی برسیم و شعار ما می‌توانیم را محقق کنیم.

تحریم تأثیر داشت اما ما را متوقف نکرد از طرف دیگر هم نتوانستیم گام‌های مثبتی برداریم. اگر می‌خواستیم بگوییم تحریم است و دیگر نمی‌شود کارکرد با چه مشکلاتی در کشور مواجه می‌شدیم؟ یقین داشته باشید که با بحران‌های جدی‌تری مواجه بودیم.

ما زمان جنگ اسلحه کلاشینکوف نداشتیم. توپخانه هم نداشتیم. در بعضی موارد خمپاره‌هایی که شلیک می‌کردیم به سمت جبهه خودی می‌رفت. اما از محل غنائمی که در عملیات‌ها به دست آمد توپخانه و زرهی تشکیل دادیم.

اگر آن زمان می‌گفتیم دشمن سلاح برنده‌تر دارد و دنیا هم پشت اوست باید کشور را به دشمن تحویل می‌دادیم. شرایط تحریم که سخت‌تر از آن زمان نبود. چون هم تکنولوژی خوب، هم جوان‌های با سواد و دانشگاه‌های قابل اتکا داریم.

 

*راهکارهای 4 گانه قرارگاه برای غلبه بر تحریم‌ها در پارس جنوبی

*وقتی غول ترابری دنیا تجهیزات پارس جنوبی را به ایران رساند

*ضد تحریم‌های هوشمند علیه تحریم‌های هوشمند

*غیر از «موجی‌ها» کسی در این شرایط کار نمی‌کند

*فیلم تلویزیون آلمان درباره گروه تامین کالای قرارگاه

 

فارس: چطور با این تحریم‌ها روبرو شدید؟

عبدالهی: یکی از روش‌های غلبه بر تحریم این بود که با تسلط بر دانش فنی، با تغییراتی در مهندسی و طراحی توانستیم به تولید برسیم. مثلاً یکی از تجهیزات مهم ما تحریم بود و جلوی تحویل آن را می‌گرفتند که ما با تغییراتی توانستیم کاری کنیم که با راندمان 70 درصد واحد شیرین‌سازی وارد مدار شود تا تجهیزات مورد نظر به دست ما برسد.

 

روز اول که برای بازدید از فاز 15 و 16 آمدیم یک تپه خاک بود. خیلی هم اصرار روی این بود که لااقل ورق‌های فلزی مخازن بیاید و چیزی ساخته شود تا نمایی داشته باشد. وقتی کمپرسورها را به ما نمی‌دادند، دوستان فنی فکر کردند که چطور بر این بحران غلبه کنند و توانستند راهکار قابل اتکایی پیدا کنند که همین راهکار در فازهای دیگر هم مبنای عمل قرار گرفت. 4 تحریم سازمان ملل و چندین تحریم آمریکا و اتحادیه اروپا علیه ما اعمال شد که به طور مستقیم روی پروژه فازهای 15 و 16 تأثیر گذاشت. قرارگاه خاتم، شرکت‌های نفت، شرکت کشتیرانی و بیمه همه وارد تحریم شدند که روی این پروژه تأثیر گذاشتند.

 

هر یک از این تحریم‌ها که آمد ما برای اینکه نشان دهیم از تحریم شکست نمی‌خوریم، راه‌حل متفاوتی برای هر کدام پیدا کردیم.مثلاً کریسمس‌تری را که شما مثال زدید تلاش شد تا در ایران ساخته شود و از ورود کالای خارجی جلوگیری شود.

راهکار دیگر ما استفاده از راه‌های قانونی خود کشورهایی بود که ما را تحریم کرده بودند. با استفاده از وکلا و عوامل قانونی تلاش کردیم راه‌هایی پیدا کنیم که مسیر را باز کنیم و از خلاء‌های قانونی خود آن کشورها برای شکستن تحریم بهره ببریم. مثلاً ما در آلمان چندین پرونده شکایت و دادگاه تشکیل دادیم برعلیه وافا که مجوز حرکت کالاهای ما به سمت ایران را نمی‌داد تا جایی که دادگاه‌های آلمان علیه وافا رأی صادر کردند که این جلوگیری از تحویل تجهیزات خلاف است و قرارداد در شرایط تحریم نوشته نشده است. ما بخشی از کمپرسورها را اینگونه آزاد کردیم. اما همین کار و طی کردن روال حقوقی و گرفتن وکیل و برگزاری دادگاه یکسال زمان برد که باعث تأخیر در کار ما شد.

یکی دیگر از راهکارهای ما عوض کردن مسیرها بود. کالا را از مسیر کشورهای دیگر و عوض کردن کشتی و امثال آن استفاده کردیم.

مثلاً ما برای وارد کردن 300 پمپ از بلژیک تنها دو هفته فرصت داشتیم و پس از آن وافا مجوزهای تحویل را باطل می‌کرد. ما وقت کافی در اختیار نداشتیم. اگر می‌خواستیم کشتی بگیریم تنها دو هفته هماهنگ کردن کشتی طول می‌کشید. از مسیر زمینی هم محموله ما باید از 6 کشور اروپایی عبور می‌کرد.

ما به سراغ راه‌حل سوم رفتیم. هزینه کردیم و بزرگ‌ترین هواپیمای باری دنیا را که نوعی از هواپیمای آنتونوف است اجاره کردیم و این هواپیمای غول‌پیکر در 7 سورتی پرواز تجهیزات ما را به فرودگاه مهرآباد منتقل کرد وقتی این هواپیما در مهرآباد به زمین نشست کارمندان فرودگاه می‌گفتند تا الان هواپیمایی در این ابعاد در مهرآباد به زمین ننشسته بود.

آنتونوف 225- غول ترابری هوایی جهان در حال حمل یک شاتل فضایی

 

تحریم‌ها به شدت هوشمند اعمال می‌شدند اما ضد تحریم‌های ما هم هوشمند بود. دو فیلم وجود دارد که یکی از آنها را شبکه 1 تلویزیون آلمان و دیگری را شبکه 10 تلویزیون اسرائیل تهیه کرده است درباره گروه تأمین کالای قرارگاه. حتی سازمان‌های اطلاعاتی دشمن فیلم‌هایی را بین وندورها و تأمین‌کنندگان و بانک‌ها پخش کرده‌اند تا اثبات کنند کالایی که شما می‌فرستید از طریق این شرکت‌های واسطه‌ای به دست قرارگاه در فازهای پارس جنوبی می‌رسد.

این یک نبرد متقابل بود هم آنها دست ما را می‌خواندند و هم ما دست آنها را می‌خواندیم. همانطور که تحریم‌ هوشمند بود، ضد تحریم هم هوشمند بود. اگر خلاف این بود که به اینجا نمی‌رسیدیم و پروژه بهره‌برداری نمی‌شد. در یک بازه زمانی 4 ساله هر تحریمی که آنها اعمال می‌کردند ما هم یک راه حل جدید پیدا می‌کردیم. آنها راه‌حل ما را شناسایی می‌کردند و ما هم راهکار جدید پیدا می‌کردیم.

غیر از آدم‌های «موجی» کس دیگری این کار را نمی‌کند. یک شاه کلید در اینجا وجود دارد که همه چیز را توضیح می‌دهد. هر آدم حرفه‌ای در دنیا وقتی می‌بیند که ابر پروژه‌ای مانند فاز 15 و 16 پارس جنوبی راه‌اندازی شد می‌تواند به یقین برسد که تحریم‌ جلوی ما را نگرفته و شکست خورده است. اینکه زحمت ما را زیاد کردند و مسیرها را طولانی کردند سرجای خودش اما جلوی ما را نتوانستند بگیرند.

حتماً این شعر را شنیده‌اید که: بسیار سفر باید تا پخته شود خامی/ صوفی نشود صافی تا در نکشد جامی. اگر این مشکلات نبود ما هم به این سطح از توانایی نمی‌رسیدیم. این هم یک واقعیت است.

وقتی می‌گوییم تحریم را دور می‌زنیم یعنی چه؟ وقتی خدا به ذهن ما می‌اندازد که در فرصت محدود بزرگ‌ترین هواپیمای دنیا را اجاره کنیم و تجهیزات را به سرعت منتقل کنیم یعنی دور زدن تحریم. بالاخره نتوانستند تجهیزات را توقیف کنند و این قطعاً کمک خداوند است.

در بعضی جاها صحبت‌هایی می‌شود و ما هم پاسخی نمی‌دهیم و همه چیز را به خدا سپرده‌ایم.  اما اگر جنگ اتفاق نمی‌افتاد، ما جور دیگر کشور را از دست می‌دادیم. ما سختی‌ها را در جنگ دیدیم و این سختی‌ها برای ما آسان است.

هر کدام از دوستان ما از سختی‌های اجرای این پروژه‌ها خاطرات شنیدنی دارند. در دنیا سابقه ندارد که در شرایط تحریم کسی یک پالایشگاه گازی با این عظمت ایجاد کرده باشد.

در جنگ وقتی شیمیایی می‌زدند، بالاخره عامل هشداری اعم از رنگ و بو وجود داشت اما سولفید هیدروژن پارس جنوبی هیچ علامت هشدار دهنده‌ای ندارد یک دیتکتور به شما وصل است که اگر کار نکند بلافاصله استنشاق گاز باعث مرگ فوری می‌شود. جوان‌هایی که در عرصه جنگ رفتند، در عرصه جنگ اقتصادی هم با شجاعت جلو می‌روند.

 

*طلب 12 هزار میلیارد تومانی قرارگاه خاتم‌الانبیا از دولت

*برای پرداخت مطالبات پیمانکاران بعضا وام می‌گیریم

*شعار اصلی قرارگاه در پروژه‌های عمرانی

*حاضریم مثل زمان جنگ زیر چادر کار کنیم

 

فارس: قرارگاه در حوزه زیرساخت‌های حمل و نقل به خصوص در بخش ریلی که نیاز اصلی کشور در حوزه حمل و نقل محسوب می‌شود هم وارد شده است؟

عبدالهی: ما قرارداد قطار سریع‌السیر اصفهان تا قم و تهران و در انتها تا مشهد را داریم. ژاپن 55 سال پیش قطارهای با سرعت بالا را به کار گرفته است. ما زیرسازی و تونل و پل را از اصفهان تا قم تکمیل کرده‌ایم چون زیرسازی این قطارها با قطارهای معمولی تفاوت زیادی دارد.

چینی‌‌ها دنبال این بودند که همه پروژه‌ را با رقم بالایی به خودشان اختصاص بدهند ما 3 یا 4 سال با آنها جنگیدیم و گفتیم ما به چین نمی‌آییم شما می‌خواهید پروژه بگیرید و باید به محل پروژه بیاید. گروه 30 نفره آنها به ایران آمد و یکسال مذاکره و بحث کردیم که کدام بخش از کار را طرف ایرانی و کدام بخش را طرف چینی انجام بدهد. در ابتدا 75 درصد با آنها و 25 درصد با ما بود از نظر تجهیزاتی ما این نسبت را 70 به 30 رساندیم به نفع خودمان.

مثلاً اسلب تراک‌ها را قرار بود در چین بسازند و بیاورند که ما گفتیم مگر می‌شود؟ مگر ما نمی‌توانیم آن را بسازیم؟ بحث‌های سیگنالینگ، علائم، ارتباطات و امثال آن را می‌توان در کشور انجام داد. اگر می‌بینید که ساخته نمی‌شود مشکل جای دیگری است. وگرنه در کشوری که همه چیز دارد چرا نباید بتوانیم؟

فارس: آخرین بحث مطالبات مالی قرارگاه از دولت است. در موارد زیادی قرارگاه پروژه‌ها را انجام داده اما پرداختی‌ از سوی دولت انجام نشده است رقم مطالبات قرارگاه چقدر است؟ و شما با وجود این همه مطالبات چطور با این پیمانکاران کار می‌کنید و طلب آنها را پرداخت می‌کنید؟

عبدالهی:‌ ارتباط ما با همه دولت‌ها خوب بوده و ما هم اهل سیاسی‌کاری نیستیم. به همین دلیل تمایل ندارم زیاد در این باره توضیح بدهم. برای ما خدمت به نظام براساس تکلیف و وظیفه مهم بوده است.

قطعاً شرایط کشور هم شرایط خاص بود و اینگونه نبود که آنها پول داشته باشند و نخواهند بدهند. پایه اقتصاد ما هم نفت است. پایین آمدن قیمت نفت، تورم بالا و سخت‌گیری شدید در تحریم‌ها باعث محدودیت برای دولت شده و این نیست که پول دارند و نمی‌دهند ولی ما تحمل کردیم و ظرفیت خودمان را به کار می‌گیریم.

هر کاری به چندین بخش اجرا، خرید کالا، مهندسی و امثال آن تقسیم می‌شود. در بخش مهندسی چند مؤسسه مشاور داریم. در بخش تجهیزات هم 12 تا 13 هزار دستگاه ماشین‌آلات خاص داریم. مثلاً یک دکل حفاری را یک تجهیز حساب می‌کنیم. از این ظرفیت هم استفاده می‌کنیم. در بحث صرفه‌جویی هم جدی هستیم. قرارگاه شعاری دارد با این مضمون که کیفیت، سرعت و قیمت؛ یعنی خوب، ارزان و با کیفیت بسازیم. این را یک تکلیف می‌دانیم و هیچ‌گونه اسراف و تبذیری در قرارگاه وجود ندارد.

من به مدیر بانک رسالت گفتم شما با کارمزد 2 درصد چطور می‌توانید بانک را اداره کنید و بانک‌های دیگر 30 درصد می‌گیرند؟ ایشان توضیحی داد که من قانع شدم و مصداق آن را ما در قرارگاه هم داشتیم. ایشان گفت ما هزینه‌های حاشیه‌ای نداریم. گاهی برج از خرج خیلی بالاتر می‌رود ما حقوق متعادل و متوسطی به پرسنل می‌دهیم که کل آن 1 درصد می‌شود و 1 درصد دیگر هم بقیه هزینه‌های ما را پوشش می‌دهد و ساختمان زیادی هم نداریم.

امروز هر بانک 50 طبقه ساخته و بالا رفته و هر روز نمای ساختمان‌های خود را تخریب می‌کند و به شکل جدیدی می‌سازد. اما در قرارگاه واقعاً چنین خرج‌هایی وجود ندارد و صرفه‌جویی و ساده‌زیستی به طور کامل رعایت می‌شود. بعضاً‌ بنده به دوستان می‌گویم اگر لازم باشد ما حاضریم همین ساختمان اداری فعلی قرارگاه را هم که وضعیت چندان مناسبی ندارد بفروشیم و مثل زمان جنگ و با همان امکانات کار کنیم و زیر چادر بمانیم.

فارس: خوب با پیمانکارانی که با شما کار می‌کنند چه می‌کنید؟ بعضاً شنیده‌ام که برای پرداخت مطالبات پیمانکاران وام می‌گیرید؟

عبدالهی: نمی‌گویم بدهکار نیستیم. وام هم در بعضی موارد خیلی خاص می‌گیریم چون اگر وام بگیریم باید با سود‌های خیلی کلان برگردانیم. اما گر قرارگاه اندوخته‌ای هم داشته باشد آن را جمع‌آوری و به پروژه‌ها تزریق می‌کند تا پروژه‌ها جلو برود.

ما الان 12 تا 13 هزار میلیارد تومان از دولت بابت پروژه‌های نفتی، گازی، صنعتی و معدنی طلب داریم.

 

گفت‌وگو از علی فروزنده

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : دانشجو
تاریخ : دو شنبه 26 بهمن 1394
صادق زیبلاکلام: دروغ گفتم

مجله فرهنگی هفت راه – گروه سینما: سعید حجاریان و صادق زیباکلام دو ضخصیت شناخته شدهای بودند که در فیلم «اژدها وارد میشود» مانی حقیقی بازی کردند. حضور این دو نفر در این فیلم و صحبتهایی که کردند به فیلم مانی حقیقی چهرهای مستند و به داستان آن شکل و شمایلی واقعی داده بود. حالا یکی از آنها یعنی صادق زیباکلام با نگارش یادداشتی به ماجرای حضور خود در این فیلم و «گولی که خورده است!» اشاره کرده و نوشته که بابت این کار عذاب وجدان دارد. متن یادداشت این بازیگر جدید الورود سینمای ایران را در ادامه بخوانید:

1

من اسم آقای مانی حقیقی را دورادور شنیده بودم و هیچ شناختی از ایشان نداشتم. یک روز ایشان با من تماس گرفتند و گفتند راجع به یک موضوعی می‌خواهند با من صحبت کنند. تصورم این بود که راجع به یکی از کتاب‌هایم می‌خواهند صحبت کنند. قرار شد به دانشگاه بیاید که قرار کنسل شد. قرار بعدی را در خانه‌مان گذاشتیم که آن هم کنسل شد. شرمنده ایشان شدم به‌خاطر قرارهایی که لغو کرده بودم. این‌بار به آقای مانی حقیقی گفتم که خودم سراغ شما می‌آیم. به استودیوی آنها در ولنجک رفتم. ایشان گفتند قرار است راجع به همکاری بعضی سیاسیون با ساواک گفت‌وگو کنیم. در گذشته، بوده‌اند بعضی از زندانیان سیاسی که به هر دلیلی با رژیم شاه همکاری می‌کرده‌اند. از اعضای کنفدراسیون و توده تا اسلام‌گراها. مثال‌های شاخص‌ آنها افرادی مثل مرحوم داریوش همایون و پرویز نیکخواه هستند. اینها اکثرا چپ بودند و بعد از مدتی حضور در زندان با رژیم همکاری کردند. فکر کردم می‌خواهند در مورد این پدیده صحبت کنیم. من هم یک نیم ساعت سه ربعی صحبت کردم و توضیح دادم که این اتفاقات به چه صورتی بوده، چرا اتفاق می‌افتاد و واکنش زندانیان چه بوده.

بعد ایشان گفتند که همه اینها خیلی عالی‌ست. تعجب می‌کردم که چرا صحبت‌های مرا ضبط نمی‌کنند. بعد ایشان گفتند ما می‌خواهیم راجع به گروه هزاوه صحبت کنیم. گفتند اینها دو سه نفری بودند که به ساواک پیوستند. آنها زندانی نبودند و فقط با ساواک همکاری می‌کردند. اطلاعات را بیرون می‌آوردند و به گروه‌های سیاسی می‌دادند. به ایشان گفتم که من نه در سال‌های حضورم در زندان و نه خارج از زندان تاکنون با چنین گروهی مواجه نشده‌ام. چنین چیزی هم نشدنی بود چون کسانی که وارد ساواک می‌شدند کاملا مورد شناسایی قرار می‌گرفتند و کلا فقط یک‌بار می‌توانستند چنین کاری را انجام دهند. در غیر این صورت ساواک بو می‌برد و لو می‌رفتند. به هرحال گفتند که ما یک مشکلی پیدا کرده‌ایم. مانی حقیقی داستان فیلم را برای من تعریف کرد. گفتند ما همه چیزمان درست شده بود و قرار بود مسعود بهنود در فیلم باشد و بگوید این گروه بیرون می‌آمد و اطلاعات را به مخالفین رژیم شاه می‌داد. کارگردان البته این را متوجه شد که من داستان را باور نمی‌کنم. بعد آن قسمت مربوط به بهنود را برای من پخش کرد. آن زمان که پیش مانی حقیقی رفته بودم اواخر دی ماه بود و چند روز بیشتر به جشنواره نمانده بود. بعد ایشان گفت من فردا با آقای حجاریان هم قرار دارم و ایشان می‌خواهند آن حرف‌هایی را که آقای بهنود گفته‌اند برای ما تکرار کنند. حالا مشکل اینجاست که متاسفانه در دقیقه ۹۰ ایراد گرفته‌اند که چون مسعود بهنود این حرف‌ها را زده، فیلم نمی‌تواند در جشنواره شرکت کند. آقای حقیقی ناراحت بودند که به‌خاطر بهنود نمی‌توانند در جشنواره شرکت کنند. گفتند دست به دامان شما شده‌ام، چون روی شما حساسیت نیست بیایید و این حرف‌ها را بگویید. فردا هم که آقای حجاریان اینها را خواهد گفت. من قبول کردم و این کار را برایشان  انجام دادم.

 

این اتفاق برای من فیلم بازی در فیلم بازی شد. من قبل از ضبط دو سه بار تمرین کردم، ولی بعد از ضبط گفتند خوب نشده. من هم مقداری خسته و عصبی شده بودم؛ احساس می‌کردم بابت انجام یک کار دیگر به آنجا رفته بودم و الان کار دیگری از من خواسته بودند. ولی سرانجام آنها راضی بودند و می‌گفتند فیلم‌هایی که گرفته‌اند خیلی خوب شده.

زمان اکران در جشنواره هم آقای حقیقی با من تماس گرفتند و دعوتم کردند که فیلم را ببینم و گفتند فیلم با استقبال زیادی هم روبه‌رو شده. اما حقیقتش را بخواهید من نرفتم. از نظر اخلاقی این کار کمی برایم سخت بود، چون یک چیزی را که حقیقت نداشت گفته بودم. فرصت چندانی هم وجود نداشت که خودم را برای این قضیه مجاب کنم. از طرفی مسأله‌ای هم نبود که بابتش به کسی ظلم شود. حالا شما می‌گویید این گروه وجود داشته، به نظر من اصلا چنین چیزی واقعیت نداشته است. در مجموع از اینکه چنین کاری کردم از نظر اخلاقی خیلی خوشحال نیستم و خیلی افتخار نمی‌کنم که چنین کاری کردم. تنها انگیزه من هم از این کار آن بخش بود که شنیدم ایشان آدم متعهدی است و این باعث شد عذاب وجدانم کمتر شود. ولی اگر از اول می‌دانستم می‌خواهم چه کاری انجام دهم واقعا نمی‌رفتم. من تصورم این بود که می‌خواهند یک مستند درست کنند؛ چون تماس مستندسازان با من یک اتفاق روتین است و در همین سال ۹۴ هم خیلی‌ها با من تماس گرفته‌اند و گفته‌اند می‌خواهند برای ساخت مستندشان به سراغ من بیایند. فکر می‌کردم پروژه ایشان هم مثل همین پروژه‌هاست. ایشان گفتند که آقای گلستان پدربزرگ‌شان است و در مجموع به نظرم آدم موجهی آمدند. من خیلی اهل فیلم دیدن نیستم ولی در مورد ابراهیم گلستان شنیده بودم. به هر حال شرایط آقای حقیقی خیلی سخت بود. در دقیقه نود به ایشان اطلاع داده بودند که آقای بهنود باید از فیلم حذف شود. به همین‌ خاطر تصمیم گرفتم یک کمکی به ایشان بکنم. من در زندگی‌ام گناه و خلاف زیاد کرده‌ام؛ این دروغی که گفتم در مقایسه با گناه‌ها و خلاف‌های دیگری که کرده‌ام خیلی خیلی سبک‌تر است.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : دانشجو
تاریخ : دو شنبه 26 بهمن 1394
الکساندر دوگین: دیدارهای رهبر ایران با خانواده شهدای مسیحی مثال‌زدنی است
الکساندر دوگین، فیلسوف مشهور روسی معتقد است اثر «مسیح در شب قدر» مثالی برای لزوم احترام به تمام ادیان الهی است و دیدارهای رهبر ایران با شهدای مسیحی مثال‌زدنی است.

تسنیم: الکساندر دوگین، فیلسوف مطرح و شناخته شده روس است که چندی است نظرات او در عرصه‌های مختلف بسیار مورد توجه قرار می‌گیرد و بسیاری او را عقل پوتین می‌نامند. تأثیر نویسنده کتاب تئوری چهارم سیاست بر رئیس‌جمهور روسیه تا جایی است که او در سخنانش بارها از عبارات مورد علاقه دوگین یعنی محافظه کاری و روسیه جدید استفاده می‌کند.

هفته گذشته در حین گفت‌و‌گو با این فیلسوف نسخه انگلیسی کتاب «مسیح در شب قدر» از طرف خبرگزاری تسنیم و انتشارات صهبا به وی هدیه داده شد.

وی در مورد این کتاب و دیدارهای مقام معظم رهبری با خانواده شهدای ارامنه و آشوری می‌گوید: برای من این دیدارهای رهبر ایران و این کتاب مثال زدنی است و به لزوم احترام به تمام ادیان الهی تأکید می‌کند، برای مثال بین مسیحیان روسیه، به بسیاری از مسلمانان و حتی یهودیان احترام گزارده می‌شود.

دوگین ادامه داد: مسلمانان همواره در مبارزات ما در روسیه بارها نقش قهرمانان را بازی کرده‌اند و بسیار فعال بوده‌اند. سنت روس‌ها همواره به این مسلمانان احترام گزارده است و این بخشی از اخلاق و سنت‌های روس‌ها شده است که ما مسیحی هستیم اما به‌طور کامل به دیگر ادیان احترام می‌گزاریم.  این اتفاق بین مسلمانان هم افتاده است و آنها به دیگر ادیان احترام می‌گزارند.

وی همچنین در مورد ترجمه انگلیسی کتاب «مسیح در شب قدر» گفت: من از این اثر قدردانی و همچنین از شما برای هدیه این کتاب تشکر می‌کنم چرا که این کتاب بسیار مهم است.

«مسیح در شب قدر» عنوان دومین کتاب از مجموعه «خورشید در مهبط ملائکة الله»، روایتی از حضور مقام معظم رهبری در منازل خانواده‌‎های شهدا است. در این کتاب، حضور مقام معظم رهبری در منازل شهدای مسیحی کشورمان، در ۲۳ بخش روایت شده است. این اثر از سوی انتشارات صهبا سال گذشته همزمان با ایام سال نوی میلادی روانه بازار کتاب شد.

رهبر معظم انقلاب با توجه به اهمیت و ارزش بالای خانواده‌های شهدا و لزوم احترام و توجه ویژه نسبت به آنها، از همان ابتدای جنگ، عنایت خاصی به این خانواده‌ها داشتند و از سال ۶، برنامۀ مرتب خودشان را برای حضور در منازل شهدا و ابراز محبت و توجه و گفت‌وگوی رودررو و صمیمانه با خانواده‌های شهدا، شروع می‌کنند، برنامه‌ای که هنوز هم ادامه دارد و جزو سنت‌های حسنه‌ای است که توسط معظم‌له ایجاد شده است.

از جذاب‌ترین دیدارهای معظم‌ٌله با خانواده‌های شهدا، موارد مربوط به شهدای مسیحی است. رهبر معظم انقلاب از همان سال شصت‌وسه، در ایام عید مسیحیان و میلاد حضرت مسیح، مهمان خانواده‌های شهدای مسیحی می‌شوند.

همراه با روایت حضور آیت‌الله خامنه‌ای در منازل این شهدا، نکات زیبایی درباره شهید، خاطرات و نحوه شهادتش آورده شده، که فداکاری و شجاعت و روح والای انسانی این شهدای عزیز و خانواده‌هایشان را نشان می‌دهد. کتاب «مسیح در شب قدر»، تمام رنگی چاپ شده است تا حلاوت تصاویر حضور حضرت آقا در منازل شهدای مسیحی، بر شیرینی داستان‌ها بیفزاید و همراهی تصاویری از این شهدای گران‌قدر، روایت‌ها را تکمیل کند.

در پایان کتاب، علاوه‌بر ضمیمه‌ای شامل نام و تصویر تمام شهدای ارمنی و آشوری کشور، پنج پیوست آمده است که تماماً از بیانات و مکتوبات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای هستند و در آنها، به موضوعاتی که با این کتاب ارتباط دارد و بعضاً معظم‌له در دیدارهایشان، اشاره‌ای به آنها داشته‌اند، پرداخته شده است.

این کتاب اخیراً از سوی انتشارات صهبا به زبان انگلیسی ترجمه شده و قرار است میان انگلیسی‌زبان‌ها توزیع شود.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : دانشجو
تاریخ : دو شنبه 26 بهمن 1394
فرزند شهید مدافع حرم روی صندلی آقا نشست!

پاسخ آقا به برادر شهید هم که از آقا می‌خواهد تا برای شهادتش دعا کنند، جالب است: «خدا ان‌شاءالله شما را برای این کشور نگه دارد و همه بدانند که کشور ایران در آینده به مردان خوب، مؤمن، کارآمد و مجاهد احتیاج دارد؛ نه اینکه جنگ شود؛ منظور این است که این کشور اگر بخواهد رشد کند، اگر بخواهد پیام انقلاب و امام باقی بماند و مانند کلمه طیبه رشد کند، به جوان‌های خوب، به مردان خوب و به زنان خوب نیاز دارد؛ ان‌شاءالله خدا شما را برای آن زمان حفظ کند.»

از عبایی که جا ماند تا دعا برای ازدواج بهشتی یک شهید /وقتی فرزند شهید مدافع حرم روی صندلی آقا نشست!/ پاسخ جالب آقا به برادر شهیدی که از ایشان می‌خواهد تا برای شهادتش دعا کنند

پاسخ آقا به برادر شهید هم که از آقا می‌خواهد تا برای شهادتش دعا کنند، جالب است: «خدا ان‌شاءالله شما را برای این کشور نگه دارد و همه بدانند که کشور ایران در آینده به مردان خوب، مؤمن، کارآمد و مجاهد احتیاج دارد؛ نه اینکه جنگ شود؛ منظور این است که این کشور اگر بخواهد رشد کند، اگر بخواهد پیام انقلاب و امام باقی بماند و مانند کلمه طیبه رشد کند، به جوان‌های خوب، به مردان خوب و به زنان خوب نیاز دارد؛ ان‌شاءالله خدا شما را برای آن زمان حفظ کند.»

گروه اجتماعی-رجانیوز: ولادت عقیله بنی‌هاشم حضرت زینب کبری سلام‌الله‌علیها فرصت خوبی است برای یاد کردن از شهیدانی که این روزها دوباره فضای زندگی ایرانیان را به عطر شورانگیز شهادت معطّر کرده‌اند. شهیدانی که «حقیقتاً حق بزرگی بر گردن همه ملت ایران دارند. (بیانات در دیدار خانواده‌های شهیدان مدافع حرم ۵/بهمن/۹۴)» تمام این شهیدان یک صفت مشترک دارند: "شهید مدافع حرم" امتیازی که آنان را متمایز کرده است: «اگر اینها نمی‌رفتند و دفاع نمی‌کردند، امروز دشمنان اهل‌بیت علیهم‌السلام حرم حضرت زینب سلام‌الله‌علیها را با خاک یکسان کرده بودند، سامرا را با خاک یکسان کرده بودند و اگر دست‌شان می‌رسید کاظمین و نجف و کربلا را هم با خاک یکسان می‌کردند.(بیانات در دیدار خانواده‌های شهیدان مدافع حرم ۷/دی/۹۴)»

اما فقط دفاع از حرم نیست که به آنها جلوه دیگری داده، امتیاز دیگرشان کوتاه کردن دست متجاوزان از خاک ایران اسلامی است؛ آن هم نه در مرزهای کشور که کیلومترها دورتر از آن، و دفاع از کشور، دین و انقلاب اسلامی است؛ شهیدان مدافع حرم «با دشمنی مبارزه کردند که اگر اینها مبارزه نمی‌کردند، این دشمن می‌آمد داخل کشور. اگر جلویش گرفته نمی‌شد ما باید اینجا در کرمانشاه و همدان و در بقیه استانها با اینها می‌جنگیدیم و جلوی اینها را می‌گرفتیم. در واقع این شهدای عزیز ما جان خودشان را در راه دفاع از کشور، ملت، دین و انقلاب اسلامی فدا کردند. (بیانات در دیدار خانواده‌های شهیدان مدافع حرم ۵/بهمن/۹۴)»

امتیاز دیگر این شهیدان که حکایت از مظلومیت آنها دارد، «شهادت در غربت» است. «امتیاز سوم هم این است که اینها در غربت به شهادت رسیدند. این هم یک امتیاز بزرگی است و پیش خدای متعال فراموش نمی‌شود. ۵/بهمن/۹۴»

ولادت با برکت دختر امیرالمؤمنین علیهما السلام، که حالا دفاع از حریم پاکش نمادی است برای دفاع از «حریم اسلام»، بهانه‌ای است برای انتشار حاشیه‌‌های یکی از دیدارهای خانواده‌های شهیدان مدافع حرم با رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیت رهبری (در تاریخ ۵/خرداد/۱۳۹۴).

ای کاش من هم یک فرزند شهید بودم!

از سر و صدای بچه‌های خردسال، می‌شود حدس زد که خانواده‌های شهیدی که امروز مهمان آقا هستند، از طایفه شهدای جدیدند؛ همانهایی که نامشان این روزها بیشتر شنیده می‌شود: "شهدای مدافع حرم".

مگر این بچه‌ها می‌گذارند تا در محضر آقا خیلی جدی و رسمی باشی! راستش را بخواهی اصلاً نمی‌توانی در مقابل ناز و ادای گاه و بی‌گاه این کودکان معصوم بی‌تفاوت باشی و همانقدر که دلت با صاحب مجلس است، فکرت با این کودکان! تویی و نازهای فرزندان خردسال شهیدان مدافع حرم؛ دوست داشتن که نه، اصلاً انگار دِینی به گردن توست تا برای لحظه‌ای هم که شده آنها را در آغوش بگیری و دست نوازش به سرشان بکشی و برای لحظاتی هم که شده با محبت خود، جای خالی بابای شهیدشان را پر کنی! اما این دغدغه و نگرانی خیلی زود از بین می‌رود. زمانی که رفتار سرشار از عاطفه آقا را با فرزندان شهید می‌بینی و بوسه‌باران گونه‌های فرزندان شهید را؛ پر بیراه نمی‌گوید یکی از حاضران در مجلس که "ای کاش من هم یک فرزند شهید بودم!"

اما دلم برای دختر خردسال با آن موهای دم خرگوشی‌‌اش سوخت. تقلای این طفلک معصوم برای دیدن آقا دیدنی بود. قبل از آغاز مراسم خود را به صندلی آقا رساند و مدتی روی آن نشست. وقت آمدن آقا نیز مادر محکم دستش را گرفت و اجازه نداد تا به سمت ایشان برود. هرچقدر هم تلاش کرد تا در هنگام نماز با گذشتن از صف‌ها خود را به امام جماعت برساند، موفق نشد. اما برنامه که شروع شد، بالاخره توانست دستش را از دست مادر جدا کند و به آقا برسد و کنار صندلی ایشان جا خوش کند. چادرش هم همراهش بود؛ اما این پایان ماجرا نبود؛ آنقدر کنار آقا ورجه وورجه کرد تا خسته شد؛ وقتی نوبت به خانواده شهیدش رسید، حیف که دیگر خواب بود و از لذت چشیدن طعم لبخند و بوسه‌های آقا در بیداری محروم شد.


آغازگر این ضیافت، بیانات آقا در وصف شهدای مدافع حرم و امتیازات آنها نسبت به دیگر شهیدان است؛ «اقدام داوطلبانه»، «اعتقاد خالصانه با پشت سر گذاشتن هیجانات جوانی»، «پشت کردن به تعلقات زندگی و زن و فرزند» و «دفاع از حریم اهل‌بیت‌ علیهم السلام» چهار شاخصی است که آقا برای این شهیدان می‌شمردند و تاکید می‌کنند «چهارمین ویژگی بالاترین آنهاست.»

پرواز به بهشت

شاید گُل سخنان آقا اشاره‌شان به روایاتی از معصومین علیهم‌السلام است که خانواده‌های شهیدان را حسابی دلگرم می‌کند و لبخند شادی و رضایت را بر لبان آنها می‌نشاند: «ما در روایاتمان مواردی را داریم که ائمه علیهم‌السلام به عده‌ای از شهدا اشاره کردند و گفتند که اینها اجر دو شهید را دارند. در مورد یک گروهی از مجاهدان زمانِ ائمه علیهم‌السلام روایت است که اینها در روز قیامت از روی شانه‌های بقیه مردم عبور کرده و به بهشت می‌روند؛ خدا اینها را پرواز می‌دهد. من در مورد شهدای شما یک چنین تصوری دارم؛ من خیال می‌کنم اینها همان‌هایی هستند که هر یک شهیدشان، اجر دو شهید دارد؛ گمان می‌کنم اینها از جمله کسانی هستند در روز قیامت -که همه ما گرفتاریم، همه ما مبتلا هستیم؛ در روز قیامت اولیاء هم مبتلا هستند؛ در آن روز- این جوانان، فرزندان، همسران و پدران ما به لطف الهی به سمت بهشت پرواز می‌کنند، و دیگران به حال اینها غبطه می‌خورند، اینها از این قبیل‌اند.»

نوبت گفت‌وگوی دو طرفه خانواده‌های شهیدان با آقا می‌رسد. اولین خانواده، خانواده شهید «هادی کجبافی» از اهواز است. آقا با تجلیل از همسر شهید رشته سخن را به‌دست می‌گیرند: «شنیدم شما در مراسم همسر شهیدتان بیانات خوبی داشتید؟» همسر شهید، قرآنی پاسخ می‌دهد: «هذا من فضل ربی»

ماجرای صحبتهایی که تجلیل آقا را برانگیخته از این قرار است که همسر شهید در یابود شهیدش در اهواز به درخواست تروریست‎ها برای فروختن پیکر شهید کجبافی پاسخ داده و گفته بود: «ما پیکر عزیزمان را در راه خدا داده‌ایم و آنچه را که در این راه دادیم، پس نمی‌گیریم. شنیده‌ایم که برای تحویل شهید عزیزمان دشمن پیشنهاد هزینه‌ای گزاف داده است، ولی به عنوان خانواده شهید راضی به این کار نیستیم، حاضر نیستیم حتی یک ریال نیز برای تحویل پیکر پاک شهیدانمان به داعش پرداخت شود.»

نوبت به فرزندان شهید می‌رسد. یکی از پسران در پاسخ به آقا که از ازدواج او می‌پرسند، می‌گوید: «می‌خواستیم عروسی کنیم که پدر شهید شد و نشد» آقا می‌گویند: «چه اشکالی دارد؟ اشکالی ندارد. عروسی کنید. ان‌شاءالله شما بچه‌های خوب و حزب اللهی هرچه فرزند بیشتر بیاورید نسل جماعت حزب اللهی در کشور بیشتر می‌شود.»

خانواده شهید "حسین بادپا" از کرمان دومین خانواده شهیدی است که مورد تجلیل آقا قرار می‌گیرد. پدر پیر شهید لنگ لنگان خود را به آقا می‌رساند؛ پیرمرد نمی‌تواند جلوی اشکش را بگیرد و با اشک بر پیشانی آقا بوسه می‌زند.

مادر شهید می‌گوید: "آقا را اذیت نکن!" آقا پاسخش را با خنده می‌دهند: «اذیت که نیست خانم!» پدر و مادر شهید دعا می‌کنند که دیگر فرزندانشان هم در راه ولایت فدا شوند؛ دختر شهید از آقا برای کنکورش التماس دعا دارد؛ آقا هم برایش دعا می‌کنند: «ان‌شاءالله؛ اولاً در کنکو قبول شوی و بعد هم زود ازدواج کنی» حسن ختام دیدار این خانواده، پنج بوسه آقا بر گونه راست و یک بوسه بر گونه چپ پسر کلاس اولی شهید بادپا است.

عبایی که جا ماند!

نوبت خانواده شهید "حجت‌الاسلام محمّدمهدی مالامیری کجوری" است؛ پدر شهید که از روحانیون است بدون عبا مقابل آقا ایستاده؛ انگار شوق دیدار با آقا، موجب شده عبای پدر شهید جا بماند؛ آقا می‌پرسند: «عبایتان را کجا گذاشتید؟» پدر شهید می‌گوید: "یادم رفت!" آقا می‌گویند: «پس شما اینجا بی‌عبا آمدید و باید یک عبا به شما بدهیم» هدیه‌ای که در پایان دیدار به دست پدر شهید می‌رسد.

پدر شهید درباره فرزندش می‌گوید: "استاد دروس سطح عالی حوزه بود" و بعد ادامه می‌دهد: "خوشحال هستیم که خانواده شهید شدیم. تا به حال در مقابل خانواده شهدا و جانبازان احساس شرمندگی می‌کردیم و تازه این شرمندگی از ما برداشته شد." آقا دعا می‌کنند: "خداوند شما را در دنیا و آخرت سرافراز کند." گفت‌وگوی این خانواده شهید با ابراز محبت آقا به دو دختر شهید ادامه می‌یابد؛ یکی از آن دو دختر، همان دختر با موهای دم‌خرگوشی او این روایت است که حالا خوابش برده؛ همسر شهید هم به آقا می‌گوید: "وقتی شعری را که شما خواندید -ما مدعیان صف اول بودیم از آخر مجلس شهدا را چیدند- به همراه همسرم دیدیم، خیلی ناراحت شدیم، با صحبتی که آخرین بار با شهید داشتیم، نیت کردیم که اگر فرماندهانش قبول کنند بیشتر از ۴۵ روز در منطقه بماند، بعد از آن را به نیابت از شما در جبهه مقابله با تکفیری‌ها باشد که الحمد الله با شهادت ایشان، این نیت او زیباتر شد" آقا می‌گویند: "خدا ان‌شاءالله سایه شما خانواده شهید را از سر این مملکت کم نکند."

خانواده بعدی، خانواده شهید "رضا نقشی قره‌باغ" از آذربایجان غربی هستند؛ آقا به درخواست پدر شهید، دقایقی به زبان آذری با او صحبت می‌کنند.

رزمنده یکساله!
شهید "مهدی نوروزی بهاری" شهیدی نام آشناتر است. همان شهیدی که پیش از شهادت، تصاویرش در مقابله با فتنه‌گران سال ۸۸ رسانه‌ای شده بود، و بیش و پیش از تیر داعش به تیغ تهمت و افترای اصحاب فتنه و داعشی¬های وطنی نواخته شده بود. مادر شهید از پدر مرحوم شهید می‌گوید که او هم جانباز بوده است و بعد مادر آرزوی خود را می‌گوید: "آرزویم است است که تمام خانواده‌ام راه مهدی را بروند و شهید شوند." آقا می‌گویند: «آن کسی که در راه خدا دادید ذخیره شما است پیش خدای متعال؛ خدا او را در بانک ذخیره الهی برای شما حفظ می‌کند؛ خدا تمام آنها (فرزندانتان) را حفظ کند.»

همسر شهید از آماده به رزم بودن فرزند یکساله شهید می‌گوید: "محمد هادی لباس رزم پوشیده و آمده که چفیه‌اش را از شما بگیرد و لبیک‌گو باشد" آقا با خنده می‌گویند: «محمد هادی را می‌گویید؟ خدا ان‌شاءالله محمد هادی را برای شما حفظ کند و نگه دارد و ان‌شاءالله از مردان خوب آینده شود!» آقا بعد از چند بوسه بر سر این رزمنده یکساله به او چفیه می‌دهند. همسر شهید می‌گوید: "تمام این دلتنگی‌ها با این دیدار بر طرف شد" و آقا جواب می‌دهند: «خدا ان‌شاءالله همه این دلتنگی‌های شما را در دنیا و آخرت برطرف کند. ان‌شاءالله عزیز باشید، شما با این روحیه خیلی برای این کشور ارزش دارید، اگر بفهمند؛ بعضی‌ها این را نمی‌فهمند، اگر بفهمند شما خیلی قیمت و ارزش دارید.» پاسخ آقا به برادر شهید هم که از آقا می‌خواهد تا برای شهادتش دعا کنند، جالب است: «خدا ان‌شاءالله شما را برای این کشور نگه دارد و همه بدانند که کشور ایران در آینده به مردان خوب، مؤمن، کارآمد و مجاهد احتیاج دارد؛ نه اینکه جنگ شود؛ منظور این است که این کشور اگر بخواهد رشد کند، اگر بخواهد پیام انقلاب و امام باقی بماند و مانند کلمه طیبه رشد کند، به جوان‌های خوب، به مردان خوب و به زنان خوب نیاز دارد؛ ان‌شاءالله خدا شما را برای آن زمان حفظ کند.»

خانواده شهید "علی یزدانی کنزق" خانواده شهید بعدی است که آقا نامش را می‌برند و قرآن هدیه‌شان را امضا می‌کنند. پدر شهید با عکس شهیدش که حالا با اشک نمناک شده، به آقا نزدیک می‌شود و بعد از چند بوسه، با زبان آذری گفت‌وشنودی در‌ می‌گیرد و پدر به پرسش‌های آقا درباره کنزق و محل زندگیش پاسخ می‌دهد.

شهید یزدانی هم مثل شهید مالامیری دو دختر خردسال دارد. همسر شهید در حالی که یک دختر در آغوش و دست دختر دیگر در در دستش است، به آقا می‌گوید: "من به این فکر بودم که اگر خود شهید الان اینجا بود به شما چه می‌گفت. به نظرم تنها یک جمله می‌گفت آن هم این بود که آقا امر کردید و ما گفتیم بسم الله! دو سال پیش هم به من گفت و من گفتم بسم الله!" آقا می‌گویند: «اگر این روحیه شما نبود، مردان‌تان اینجور به دل و سینه دشمن نمی‌رفتند. این روحیه‌های خوب بود که این مردان را وارد این میدان‌ها کرد. خدا ان‌شاءالله شما را حفظ کند.»

ازدواج بهشتی

نوبت به آخرین خانواده شهید می‌رسد؛ شهید "محسن کمالی دهقان". پدر شهید بعد از ابراز احساسات، از انقلابی که تشییع پیکر این شهید در شهرشان به‌پا کرده، تعریف می‌کند و از آقا می‌خواهد تا آخرین شعار شهیدش را که قبل از شهادت سر داده است، ببینند؛ فیلمی از لحظات شهادت شهید محسن است؛ آقا دستور می‌دهند ترتیبی داده شود تا این فیلم را ببینند و به پدر شهید می‌گویند: «این نعمت بزرگی است که خدا به شما فرزندی دهد که رفتنش از دنیا، به قول شما، در شهر خودش انقلابی به وجود بیاورد.» پدر، آرزوی مادر برای ازدواج فرزند شهیدش را واگویه می‌کند و می‌گوید: "شهید هر جا خواستگاری می‌رفت، می‌گفت که احتمال شهادتش وجود دارد، و یکی از شروط ازدواجش بود، برای همین هم ازدواج نکرد." آقا دعا می‌کنند: «خدا ان‌شاءالله ازدواج‌های بهشتی را نصیبش کند.» آقا به مادر شهید هم می‌گویند: «شما ما را دعا کنید؛ دل شما پاک است و حالا هم به خاطر شهادت فرززندتان، ان‌شاءالله مهبط انوار الهی است، از این فرصت استفاده کنید هم برای خودتان دعا کنید، هم برای ما، هم برای مردم و هم برای کشور و هم برای دولت دعا کنید.»

کم کم ضیافت رو به پایان است و حرفهای خانواده‌های شهیدان هم، بیشتر در هم شده. هرکسی هر حرفی دارد، بدون لکنت با رهبر می‌گوید؛ به‌ویژه مادران شهیدان؛ همانهایی که آقا در دیداری درباره آنها گفته بودند: «من در دیدارهای بسیار زیادی که با خانواده‌ شهدا داشتم، یکبار از یک مادر شهید گلایه نشنیدم.»

...چه بسا پیام این دیدار نقل قول یک برادر از برادر شهیدش باشد: "رفتیم تا انتقام حضرت زینب سلام‌الله‌علیها را بگیریم و آرزو داریم که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف از ما راضی باشند."

 



:: موضوعات مرتبط: شهدا , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : دانشجو
تاریخ : دو شنبه 26 بهمن 1394
به نام ادبیات به کام فحشا وقتی قباحت و مازوخیسم جنسی با مجوز ارشاد ترویج می‌شود!

بعضی کتاب‌هایی که اخیر منتشر شده‌اند دچار اشکالات محتوایی فراوان هستند، از توصیف دقیق ارتباطات جنسی گرفته تا ترویج مسیحیت و رکیک‌گویی و فحاشی! و همه اینها با عنوان ادبیات به مردم کشورمان قالب شده‌اند.


 

گروه کتاب و ادبیات: ‌اخیرا کتاب‌هایی وارد بازار نشر شده‌اند که اگر آنها را با چشمان خود نبینید و خود، نخوانید باور نخواهید کرد که این کتاب‌ها در ایران اسلامی منتشر شده و از زیر دست کارشناسان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گذشته و مجوز گرفته است! این کتاب‌ها که دچار اشکالات محتوایی فراوان هستند، از توصیف دقیق ارتباطات جنسی گرفته تا ترویج مسیحیت و رکیک گویی و فحاشی به عنوان ادبیات! به مردم کشورمان قالب شده‌اند و آش شله قلمکاری از اباحه گری و ترویج فحشا آن هم به صورت صریح و دقیق ساخته‌اند.

 نمی‌دانیم اسم این گونه مجوز دادن در دولت تدبیر و امید را اهمال کاری بگذاریم یا چیز دیگر! اما در چند گزارش قصد داریم به این موضوع بپردازیم و در این گزارش به اشاعه علنی فحشا در کتاب‌های و توصیف بی‌پرده روابط جنسی در چند کتاب جدید خواهیم پرداخت. از هر کتاب هم چند شاهد مثال آورده‌ایم تا خوانندگان در این باره خود قضاوت کنند.

**همه زن‌ها قربانی هوس بازی مردها هستند!

در کتاب «ساقه بامبو» نوشته سعود النسعوسی که اخیرا ترجمه‌اش وارد بازار کتاب شده‌است، همه‌ی زن‌ها محکوم به قربانی شدن در آغوش زن خواهی و هوس بازی مردها هستند. آیدا اولین قربانی داستان است، که در نوجوانی به زور پدرش به فاحشه خانه می‌رود تا مخارج خانواده را تامین کند. این امر که سرنوشت بسیاری از دخترهای فیلیپینی است، آیدا را از همه‌ی مردها ناامید می‌کند. او پس یک بارداری اتفاقی از یک مرد اروپایی شغلش را از دست می‌دهد؛ و برای تحمل درد و فشارهای روحی فاحشه بودن و داشتن یک طفل نامشروع که به رغم بارها اقدام برای سقط، سقط نشده است به الکل و ماری جوانا پناه می‌برد. خواهر دیگر ژوزفین که تمام تلاشش را می‌کند تا از فاحشه شدن نجات پیدا کند، سر انجام با ازدواج شرعی و قانونی با یک مسلمان در کویت باز هم به سرنوشت شوم تنها شدن با یک بچه‌ی بی پدر گرفتار می‌شود!

در این کتاب ما بارها با بیان بی پرده و بی حیای نویسنده و اروتیک نویسی اش روبرو هستیم: «با دستش شانه‌ام را گرفت. آهسته صورتش را به صورتم نزدیک کرد. لرزه ی لذت بخشی به جانم افتاد و چشم‌هایم را بستم. من هم صورتم را نزدیک آوردم و پیش از آنکه ...(ص 131)»

«در حالی که مادرم پهلویش می‌نشیند و زانوهایش را به سینه‌اش می‌چسباند تا قسمت‌های ظریف بدنش که از زیر لباس‌های خیسش نمایان بود پنهان بماند (ص 53)»

همچنین این کتاب شامل کلمات رکیکی است که ار بیان آنها معذوریم ...

نمونه دیگر، کتاب آرش صادقی بیگی است که به کمک نشر نگاه، مجموعه ای داستان ایرانی به بازار کتاب ارائه داده است به نام «بازار خوبان»؛ و آنچه این بازار ندارد در و پیکر و مقیاس و معیار مخصوصا از نوع اخلاقی‌اش است. معلوم نیست اهدای جوایزی که در جشنواره‌ها (سالهای 87، 88،92، 93) به این داستان‌های کوتاه بوده چه خط و ربطی داشته است!

نویسنده بازار خوبان، با دادن موقعیت‌های مکانی و زمانی دقیق، ضرباهنگ تند و استفاده از ضرب المثل ها و رگه ای از طنز خفیف خواسته است تا مخاطب را با خود همراه کند، اما اینها هیچ کدام از درجه آلودگی متن و تأثیر آزاردهنده آن بر ذهن مخاطب کم نمی‌کند. «جواب داد سیگار فیلتر دار آدم را از مردی می‌اندازد و من ... فهمیدم که در شصت و هفت سالگی هم مردی از خود سلامتی مهم‌تر است.» (ص 29) و «تا همین بار آخر که مشتری برایش فرستادم عین دختر باکره‌ها هنوز رو می‌گرفت و الان می‌فهمم به دنیا که آمده نه فقط نوک سینه ننه، که [...] پدرش را هم گاز گرفته حرام زاده.» (عرض یک حال- ص 51)

 مثال: صفحات متعدد کتاب کلمات یا عباراتی هست که با عفت قلم منافات دارد و گاه آن را نابود می‌کند. رفاقت‌های زن و مرد نامحرم، (به ویژه در باران تابستان، نقشه ختایی مینا، و ...) چشم چرانی ها، توضیح در مورد شرابخواریِ و قماربازی، و بسیاری موارد ضد اخلاقی دیگر، از مشخصه های داستان‌هاست.

**قباحتی بی سابقه به اسم شعر درباره مادر و میهن!

البته این ترویج فحشا به کتاب‌های داستانی محدود نمی‌شود و کتاب‌های شعر هم در این میان دستی بر آتش گرفته‌اند و بر طبل بی عفتی می‌کوبند. کتاب «منتخبی از شعرهای شاد...» مجموعه شعرهای فاطمه اختصاری یکی از این نمونه‌ها است. این کتاب نیز دچار مشکلات فروان محتوایی است از ترویج بی‌بندی و باری و سقط جنین بگیرید تا بی پروایی در توصیف روابط زن و مرد.مثلا:

آمد کنارم و همه جا غم بود

تنها پناه کنج اتاقم بود

چیزی که زیر پوست داغم بود

از روی پیرهن به تنم چسباند

 

گفتم عقب بایست! نمی‌خواهم!

من مثل درّه‌ای ته این راهم

ما هیچ‌وقت، هیچ کجا با هم...

با بوسه‌هاش بست دهانم را (ص 66)

 

به فیلم دیدنِ در صحنه‌ی هماغوشی

به اینکه صبح کنارم لباس می‌پوشی (ص 43)

 

من گریه می‌کردم عذابی را که در من بود

آورد روی تخت گرمای جهنم را

باید ببینی سوختن از عشق یعنی چه!!

وقتی نوازش می‌کنم موهای مَردم را

مردی که از خواب بدِ بد پاشدم پیشش

بوی تنم را می‌دهد لب‌ها و ته ریشش (ص 120)

در شعر دیگری شاعر برای سرزمینش از استعاره‌ی «مادر» استفاده می‌کند، این استعاره قبلاً هم در شعر فارسی استفاده شده بود، امّا هیچ کس تا به حال چنین قباحتی از آن نساخته که اختصاری ساخته:

بفهم! زندگی‌ات حاصل تجاوز بود

دمارِ مادر این سرزمین درآمده است!

 

بغل بگیر تنِ گرم و خیس مادر را

اگرچه بوی کپک مانده لای پستان‌هاش

بغل به گیرش و گم شو که چشم‌های کسی

مدام خیره شده در کشاکشِ ران‌هاش

فرار کن همه‌ی سال‌های عمرت را

فرار... تا تهِ بن‌بستیِ خیابان‌هاش (ص 69)

اما بعد از کتاب اروتیک «1984 » موراکامی که در نوع خود پدیده ای در بی حیایی و پورنوگرافی بود؛ هتل آیریس را می‌توان یکی از منحرف‌ترین مکتوبات چند سال اخیر دانست که به راحتی در کشور ما منتشر شده است!

«هتل آیریس» را نشر نگاه برای اولین بار در بهار 1394 با ترجمه‌ی نه چندان خوب آسیه و پروانه عزیزی راهی بازار کرد تا در میدان رقابت در بی حیایی و قبح زدایی از انحرافات عقب نماند.

این رمان داستان دختر 17 ساله ایست که به صورت اتفاقی با پیرمردی مترجم آشنا می‌شود و این آشنایی به یک رابطه‌ی جنسی از نوع «مازوخیسم» در دختر و «سادیسم» در پیرمرد می‌انجامد، دختر که از بدن چروک پیرمرد، توهین، تحقیر، کتک خوردن و هتک شدن لذت می‌برد در این رابطه روز به روز جلوتر رفته و حاضر می‌شود با دروغ‌های مختلف مادرش را فریب داده و ساعتهای خلوتی را برای خود در کنار پیرمرد فراهم کند. «مری» بارها همراه پیرمرد به جزیره ای دیگر رفته و در آنجا حاضر به برقراری رابطه آنهم از نوع «برده‌ی جنسی» بودن می‌شود. پاره شدن پیراهن، بستن پاها، آویزان کردن از سقف، لگد زدن، از مو دختر را برروی زمین کشیدن، بریدن یکی در میان موها، فحش دادن و خوک و سگ خطاب کردن و حتی تا سقف خفه گی گلو را فشار دادن تنها بخشی از کارهایی ست که پیرمرد با دختر آنجام می‌دهد و هردو از این رابطه‌ی بیمار لذت می‌برند...

و جالب آنکه ناشر در پشت این کتاب می‌نویسد:

«کتاب از عشق نامتعارف دختری جوان و مترجمی مسن که، رابطه ای روانکاوانه و نامعمول دارند تصویری استادانه ارائه داده است و ...کتاب هتل آیریس اثری سراسر روانکاوانه و پر از شگفتی است که اوگاوا استادانه ان را پرداخته است.» کسی هست که از ناشر محترم بپرسد ارائه‌ی چهره‌ی زیبا از بردگی جنسی و لذت بردن از آسیب دیدن و تاحدمرگ پیش رفتن کاری روانکاوانه است!؟ چسباندن این انحراف به یک ماجرای بی تعلیق تکراری کاری استادانه است!؟

متاسفانه محتوای کتاب به قدری زشت و رکیک است که امکان انتشار حتی بخشی از آن هم وجود ندارد...

** خیانت عاطفی، یک عشق طبیعی است!

نمونه دیگر  کتاب «هست یا نیست» دومین اثر سارا سالار همسر بازیگر و کارگردان معروف سینما و البته تلویزیون سروش صحت است که توانست پس از مدت‌ها ماندن در پشت ممیزی وزارت ارشاد در دولت جدید مجوز نشر گرفته و در زمستان 92 راهی بازار شد. و جالب اینکه در میان نامزدهای نهایی جایزه شهید حبیب غنی‌پور هم بود!

این رمان هم مانند رمان قبلی سارا سالار داستان زنی ست که دچار سردرگمی گشته، از محل تولدش جدا شده و اکنون در شهر و دنیای جدید در آستانه‌ی چهل سالگی همه چیز هستی برایش سوال برانگیز شده.

ماجرای رمان با صحنه حضور زن در فرودگاه آغاز شده و نویسنده مارا از در حال احتضار بودن مادربزرگ شخصیت آگاه کرده و در سفری هوایی به بیمارستانی در یکی ازشهرهای جنوب می‌برد. در هواپیما زن در کناره مردی خوش‌تیپ و خوش‌گفتار می‌نشیند که در همان برخورد ابتدایی با بوی تلخ ادکلن و صراحت کلامش خود را در دل او جا می‌کند. مدت ماندن زن در بیمارستان همراه می‌شود با مرور خاطرات کودکی و دیدن بسیاری از اقوام دور و نزدیک که او حس خوبی از دیدنشان ندارد. در عوض چند وعده هم غذا شدن با دکتر شمس و صحبت‌های مکرر با او بذر عشقی را در دل زن می‌کارد که بعدها و در موقعیتی بحرانی سر از خاک در آورده و جوانه می‌زند... .

در این داستان شخصیت زن باوجود شروع زندگی عاشقانه با دانشجویی که تمام عیب‌های او را ندیده گرفته و به رشد شخصیت او کمک بسیار می‌کند در نیمه‌ی راه عاشق دکترشمس می‌شود ونویسنده با گذاشتن این دیالوگ در دهان دوستش که می‌گوید خیانت یعنی رابطه نامشروع با مردی غیر از همسر...می‌کوشد این عشق را طبیعی جلوه دهد. در واقع نویسنده با سوالهای شبیه اینکه آیا عشق با ازدواج و همخوابی و... هنوز باقی می‌ماند و با ارائه تعریفی نسبی از عشق، خیانت، وفا و مقوله های اخلاقی دیگر می‌کوشد به نوعی از خیانت عاطفی قبح زدایی کرده و زن را در انتخاب مردی دیگر بجز همسرش برای عشق ورزی محق جلوه دهد.

توصیف فضاها، دیالوگ‌ها و پوشش‌های ناهنجار از دیگر مواردی ست که در کار سالار به وفور یافت می‌شود. در جایی از رمان زن شخصیت در هواپیما برای بار اول با دکتر شمس برخورد می‌کند که دکتر می‌گوید: «مرد لبخند پُررنگی می‌زند. سرش را کمی نزدیک می‌آورد... چه بوی گرمی!.... می‌گوید: می‌دونید،‌ من از کارهای خرکی خوشم می‌آد. می‌خواهد بپرسد. مثلاً چه‌جور کارهایی ... نمی‌پرسد... اصلاً‌ مگر او خواسته بود با این مرد حرف بزند. مرد باز هم سرش را نزدیک می‌آورد و با شیطنت می‌گوید: بعضی‌هاشو می‌تونم به‌تون بگم،‌ اما بعضی‌هاشم نمی‌تونم و چون اون بعضی‌هایی که نمی‌تونم بگم جذاب‌تر از اون بعضی‌هاییه که می‌تونم بگم، بهتره از خیرش بگذرم...»

اینها تنها چند نمونه از خیل کتاب‌هایی بود که با همین محتوا و مضامین در دولت تدبیر مجوز نشر گرفته و روانه بازار نشر شده است. آثاری که بعید به نظر می‌رسد جناب آقای جنتی وزیر محترم ارشاد و آقای صالحی معاون فرهنگی ایشان حتی بتوانند با محارم خویش بخوانند. حال این سئوال را ارگان‌های نظارتی نشر باید پاسخ دهند که تدبیر دولت و وزارت ارشادش این بود که جامعه را با این کتاب‌ها خو بدهند یا این که باید منتظر کتاب‌های دیگری بدتر از این ها باشیم؟

نقل قول از :خبرگزاری فارس-


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : دانشجو
تاریخ : دو شنبه 26 بهمن 1394
تعیین سفارت حافظ منافع عربستان در ایران

طبق اعلام وزیر خارجه عربستان، حافظ منافع آمریکا در ایران حافظ منافع عربستان سعودی نیز شد.

به گزارش فارس، عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان در کنفرانس خبری مشترک با همتای سوئیسی در ریاض اعلام کرد که سفارت سوئیس در تهران، حافظ منافع عربستان خواهد بود.

سفارت سوئیس، همزمان، حافظ منافع آمریکا در ایران نیز هست.

عادل الجبیر گفت: سوئیس حافظ منافع عربستان در ایران است و اقدامات لازم در جهت تسهیل ورود حجاج ایران را فراهم خواهد کرد... هدف ما از قبول این پیشنهاد [از طرف سوئیس] تسهیل روند حجگزاری شهروندان ایرانی در عربستان است.

او افزود: عربستان نیازمند واسطه [برای از سرگیری روابط با ایران] نیست و تنها هدف عربستان از قبول این پیشنهاد تسهیل امور مربوط به حجاج ایرانی است.

الجبیر در این کنفرانس خبری با اشاره به بحران سوریه، از ورود دو میلیون و نیم آواره به کشورش خبر داد و مدعی شد که بشار اسد از قدرت باید کنار برود چه از راه سیاسی چه از راه نظامی.

او از «لزوم آتش‌بس در مناطق درگیر در سوریه» سخن گفت و با این ادعا که «بشار اسد مسئول کشتار ۳۰۰ هزار نفر و جرایم جنگی است»، نقش کشورش در حمایت از تروریست‌ها در سوریه طی پنج سال گذشته را نادیده گرفت.

الجبیر گفت: برای تشکیل دولت انتقالی (در سوریه) تلاش می‌کنیم که دارای قوه اجرایی بوده و بتواند قانون اساسی وضع کرده و انتخابات برگزار کند... .

وزیر خارجه عربستان که نگران وضعیت بد تروریست‌های تحت الحمایه این کشور در سوریه است، ابراز امیدواری کرد که حملات هوایی سوریه و متحدان متوقف شود.

وزیر خارجه سوئیس نیز در این کنفرانس خبری با اشاره به مسائل سوریه، از راهکار سیاسی برای حل بحران حمایت کرد و گفت: هنوز فرصت برای ازسرگیری مذاکرات سیاسی هست هرچند این فرصت محدود است.

او با اشاره به قطع روابط دیپلماتیک عربستان با ایران گفت که ما از اوایل سال جاری (میلادی) این پیشنهاد را به عربستان داده بودیم.

وزیر خارجه سوئیس تصریح کرد که کشورش آماده میانجیگری میان ریاض و تهران برای پایان دادن به اختلافات دو کشور است.

الجبیر در پاسخ به سوالی درباره ازسرگیری روابط با ایران مدعی شد که این مسئله نیازمند این است که ایران سیاست‌هایش را اصلاح کند. به گفته او «آنچه از ایران انتظار می‌رود کاملا روشن است. ایران باید سیاست‌های خود در مقابل عربستان را تغییر دهد، ایران به عربستان و کشورهای متحد عربستان مواد مخدر قاچاق می‌کند... باید از حمایت از حوثی‌ها [در یمن] دست بکشد».

او در خصوص سوریه افزود: ما به حمایت از معارضان ادامه خواهیم داد و بشار الاسد در آخر کار سرنگون خواهد شد... بشار اسد از لباس‌شخصی‌ها کمک گرفت و بعد از آن ایران و حزب‌الله و الان از کمک روسها استفاده می‌کند اما شکست خواهد خورد... رژیم سوریه نهایتا سقوط خواهد کرد و این مسئله امروز و فرداست.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : دانشجو
تاریخ : دو شنبه 26 بهمن 1394
کدام کالاها پس از توافق هسته‌ای گران و کمیاب شدند؟
با گذشت نزدیک به یک ماه از اجرای برجام که به گفته دولتی‌ها موجب لغو همه تحریم‌های اقتصادی علیه کشورمان شده است، نگاهی به بازارهای مختلف و قیمت اجناس و کالاها بیانگر آن است که لغو تحریم‌ها هنوز تاثیری بر سفره مردم نداشته است.

مشرق:با تبلیغات مستمری که مسئولان دولتی در ۲ سال و نیم اخیر درباره توافق هسته‌ای به راه انداخته بودند، شاید برای برخی از مردم این تصور ایجاد شده بود که با حصول توافق هسته‌ای و لغو تحریم‌ها، قیمت اجناس و کالاهای مختلف کاهش خواهد یافت و پس از سال‌ها مردم، کمی احساس ارزانی خواهند کرد.


اما برخلاف این تصور رایج، تاکنون که نزدیک به یک ماه از اجرای توافق هسته‌ای گذشته، خبری از ارزانی نیست و این مسئله می‌تواند ۲ علت داشته باشد: یکی اینکه تحریم‌ها هنوز به طور کامل برداشته نشده (که اظهارات فعالان اقتصادی همین را نشان می‌دهد) یا این که تحریم‌ها برداشته شده، اما مسئولان دولتی نسبت به آثار مثبت توافق هسته‌ای بر معیشت مردم، اغراق و بزرگنمایی می‌کردند.
 
کدام کالاها پس از برجام گران و کمیاب شدند؟


در هر صورت در یک ماه اخیر قیمت بسیاری از اجناس و خدمات، افزایش یافته که به نمونه‌هایی اشاره می‌شود.

قیمت گوشت گوسفندی کیلویی ۵ هزار تومان گران شد

رئیس اتحادیه گوشت گوسفندی از افزایش مجدد قیمت گوشت گوسفندی در هفته گذشته خبر داد. 

وی، دلیل این امر را کمبود عرضه عنوان کرد و افزود: با توجه به اینکه در روزهای پایانی سال هستیم، عرضه دام در بازار به آن میزانی که باید باشد، نیست.

 در حدود دو ماهه اخیر نرخ گوشت گوسفندی در بازار نزدیک به ۵ هزار تومان افزایش یافته است.

بلیت هواپیمایی نوروزی ۳۰ درصد گران می‌شود



 کدام کالاها پس از برجام گران و کمیاب شد؟ / سفره هاي مردم پس از برجام گرانتر شد


دبیر انجمن شرکت‌های هواپیمایی از گران شدن ۳۰ درصد نرخ بلیت هواپیما برای سفرهای نوروزی خبر داد و گفت: شرکت‌های هواپیمایی تلاش کردند، در راستای واقعی کردن نرخ بلیت پروازهای داخلی، افزایش ۲۵ تا ۳۵ درصدی و متوسط ۳۰ درصدی نسبت به نرخ‌های تکلیفی گذشته در برخی مسیرها اعمال کنند، ضمن آنکه در برخی مسیر‌های آزاد شده نرخ‌ها کاهش هم داشت.

اسعدی سامانی گفت: برای ایام نوروز هم طی هماهنگی با شرکت‌های هواپیمایی و با توجه به یک سر خالی بودن پروازهای رفت یا برگشت، افزایش نرخ متوسط ۳۰ درصدی در قیمت‌ها نسبت به نرخ‌های تکلیفی گذشته، اعمال شده است‌ و مسافران می‌توانند با توجه به توان مالی خود و در ایام و ساعت‌های مختلف، کلاس‌های مختلف پروازی را انتخاب کنند.

دبیر انجمن شرکت‌های هواپیمایی بیان کرد:‌ برای پروازهای نوروزی‌ از ۲۵ اسفند امسال تا ۱۵ فروردین سال بعد، ‌تلاش شده است، شرکت‌های هواپیمایی نرخ‌های‌ متناسب و متعادلی اعمال کنند.

پیاز، گران و کمیاب شد

در هفته‌های اخیر، پیاز به محصولی کمیاب در میوه‌فروشی‌ها تبدیل شده و قیمت آن نیز به شدت افزایش یافته است.

رییس اتحادیه میوه و سبزی فروشان دلیل گرانی پیاز در روزهای اخیر را سرمای هوا و عدم استقبال از خرید پیاز در سال گذشته عنوان کرد که منجر به کاهش کاشت آن در سال جاری توسط کشاورزان شد.

حسین مهاجران گفت: با توجه به اینکه در سال گذشته میزان عرضه پیاز از تقاضای آن بسیار بالاتر بود، همین موضوع موجب شد که کشاورزان برای سال جاری اقدام به کاشت کمتری کنند.

وی با بیان اینکه در حاضر هر کیلوگرم پیاز ۲۴۰۰ تا ۲۸۰۰ تومان به فروش می‌رسد، افزود: از طرف دیگر سرمای هوا موجب شد پیازهای چابهار دیرتر به دست آید ولی ۱۰ تا ۱۵ روز آینده با به دست آمدن پیازهای چابهار و بندرعباس شاهد کاهش قیمت پیاز خواهیم بود.

سکه پس از یک سال دوباره میلیونی شد

قیمت طلا در روزهای اخیر با وجود کاهش قیمت دلار، کاملا صعودی بوده و برای اولین بار طی یک سال اخیر سکه بهار آزادی به بالای یک میلیون تومان رسیده است.

گرانی ادامه‌دار طلا هرچند به پیروی از قیمت‌های جهانی بوده، اما این مسئله موجب نگرانی حامیان دولت شده است. 

کدام کالاها پس از برجام گران و کمیاب شد؟ / سفره هاي مردم پس از برجام گرانتر شدبه عنوان مثال، روزنامه اعتماد در این باره نوشته است:  افزایش قیمت طلا در بازارهای جهانی همزمان با کاهش قیمت نفت می‌تواند موقعیتی بغرنج را از نظر افکار عمومی برای دولت ایجاد کند. بررسی‌ها نشان می‌دهد روند حرکت قیمت طلا برای مردمی که پس از اجرایی شدن برجام، کاهش قیمت را انتظار می‌کشیدند، می‌تواند مساله‌ساز شود. 


مسکن مهر

واحدهای باقی‌مانده مسکن مهر علاوه بر تعلل دولت در تکمیل آنها، با گرانی‌های پی در پی نیز مواجهند و متقاضیان تاکنون چند بار مجبور شده‌اند چند میلیون دیگر برای دریافت واحد خود، پول اضافه بپردازند.

در تازه‌ترین نمونه از گرانی‌های مسکن مهر که پس از برجام رقم خورد، شرکت عمران پردیس طی اطلاعیه‌ای خطاب به متقاضیان مسکن مهر این شهر گران شدن ۲ میلیون تومانی این واحدها را اعلام کرد.
 
پیش از این شرکت عمران پردیس قیمت نهایی واحدهای فاز ۱۱ این شهر (کوزو) را ۳۷ میلیون و ۵۲۱ هزار و ۶۰۰ تومان اعلام شده بود که در اطلاعیه شماره ۵۶ قیمت نهایی ۳۹ میلیون و ۷۵۰ هزار تومان اعلام شده است.

اما علاوه بر این اطلاعیه رسمی، برخی اخبار تاییدنشده قیمت واحدهای فاز ۸ پردیس را ۵۸ میلیون تومان اعلام می‌کند که به معنای گران شدن ناگهانی ۲۰ میلیون تومانی این واحدها است.


نرخ کرایه تاکسی و بلیت مترو گران شد

بر اساس مصوبه شورای شهر تهران، گران شدن نرخ کرایه تاکسی و بلیت مترو برای سال آینده، قطعی خواهد بود.

عضو هیئت رئیسه شورای شهر تهران از بررسی لایحه نرخ کرایه های تاکسی در کمیسیون عمران خبر داد و گفت: با افزایش ۱۵ درصدی کرایه های تاکسی موافقت شد.

ابوالفضل قناعتی عضو هیئت رئیسه شورای شهر تهران با اشاره به بررسی لایحه نرخ کرایه های حمل و نقل عمومی گفت: پیشنهاد شهرداری در خصوص افزایش نرخ کرایه های تاکسی ۲۵ درصد بود که کمیسیون عمران با افزایش ۱۵ درصدی موافقت کرد.

وی ادامه داد: نرخ بلیت تک سفره مترو ۷۰۰ تومان و نرخ بلیت دو سفره مترو نیز به ۱۱۰۰ تومان افزایش پیدا کرد که حدود ۱۰ تا ۱۲ درصد نسبت به سال ۹۴ افزایش داشته است.

قناعتی تاکید کرد: کارت مبلغ دار مترو نیز نسبت به سال جاری نیز ۱۲ درصد افزایش داشته است.

سایر گرانی‌ها

گزارش خرده‌فروشی بانک مرکزی نشان می‌دهد در یک ماه اخیر تخم‌مرغ ۹ درصد، برنج ایرانی ۱۴ درصد، لوبیا سبز ۱۰ درصد و مرغ ۱۲ درصد گران شده‌اند.

به خاطر برجام، خودرو ارزان نمی شود

اما در کنار گرانی‌های یک ماه اخیر، یکی از کالاهایی که مردم به شدت چشم‌انتظار ارزان شدن آن با لغو تحریم‌ها بودند، خودرو است.

هفته گذشته مدیر یک شرکت خودروساز دولتی آب پاکی را روی دست مردم ریخت و اطمینان داد که به خاطر برجام یا قرارداد با پژو، قیمت خودرو کاهش نخواهد یافت.

یکه زارع مدیرعامل ایران خودرو گفت: انتظار کاهش قیمت اتفاق نخواهد افتاد و ما فقط به دنبال این هستیم که محصولی با کیفیت خوب و خدمات مناسب به مصرف‌کنندگان خود ارایه دهیم.

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : دانشجو
تاریخ : دو شنبه 26 بهمن 1394
واکنش معاون سپاه به تشبیه عجیب یک روزنامه
سردار سنایی راد با انتقاد از کسانی که به پخش تصاویر دستگیری نظامیان آمریکایی واکنش منفی نشان داده و این اقدام را اقدامی "داعش گونه" دانستند گفت: این قیاس همسویی با دشمن متجاوز و مغرور و جفا بر مدافعان وطن است.

روز گذشته (۲۵ بهمن) یکی از روزنامه های کشورمان با انتشار مطلبی، پخش تصاویر نظامیان بازداشت شده آمریکایی را به نوعی محکوم کرده و این اقدام را اقدامی "داعش وار" دانست.


در بخشی از این مطلب آمده بود:  "نوع برخورد و به زانو نشاندن آنان (سربازان آمریکایی) با دست‌های نهاده بر پشت سر، که در نمایش ناهنجار قم نقش اسیر زن را هم به بازیگری زن نما و بزک کرده داده بودند، برای آن جوان می  توانست یاد آور شباهت صحنه با صحنه های اسیران آمریکایی و اروپایی با لباس نارنجی و دست نهاده بر پشت گردن در صحنه اعدام داعش باشد که لحظاتی بعد گردن‌شان بریده می‌شد یا تیر خلاص دریافت می‌کردند. متأسفانه آن فیلم تحقیر آمیز بیشتر حکایت از  چنین احساسی در آن سرباز داشت که با توجه به تبلیغات ایران هراسانه پیشین و نمایش های داعشی خود را در آستانه فنا می بیند و نومیدانه به یاد خانه و خانواده و همسر و فرزند و شهر و دیار می افتد و طبیعتاً به خاطر سرنوشت شوم و محتوم خود می گرید."

در همین راستا سردار رسول سنایی راد معاون سیاسی سپاه، در گفت‌وگو با خبرنگار گروه سیاسی خبرگزاری میزان، با اشاره به اینکه سپاه در پخش واقعیت های ماجرای دستگیری تفنگداران آمریکایی، اوج نجابت و جوانمردی را به خرج داده است گفت: باعث تاسف است که برخی با نادیده گرفتن تعرض به سرزمین ما، اصل قضیه را نادیده می گیرند.

وی با بیان اینکه کسانی که این عقیده را دارند اعتقادشان مغایر با غرور و افتخار ملی است عنوان کرد: ما از تفنگداران آمریکایی در خور شان مسلمانی و ایرانی مان میزبانی کردیم و هیچگونه بی احترامی به آنها انجام نشد.

معاون سیاسی سپاه در ادامه با طرح این پرسش که اگر قایق های ما وارد آبهای سرزمینی آمریکا می شدند آنها چه واکنشی از خود نشان می دادند یادآور شد: آنها وقتی در مهر ماه سال ۶۶ و حین درگیری نظامی، شهید مهدوی ما را گرفتند، به بدن او میخ آهنی کوبیدند و رفتار وحشیانه ای با عزیزان ما انجام دادند.

سردار سنایی راد با بیان اینکه ما هیچگونه رفتار خارج از ضوابط و ملاک های انسانی و اسلامی با نظامیان آمریکایی دستگیر شده نداشتیم تصریح کرد: ما نباید فراموش کنیم که در یک طرف این ماجرا غرور و منافع ملی ما قرار داشت و در سوی دیگر دشمنی متجاوز و مغرور که از آن طرف دنیا برای ماجراجویی به خلیج فارس آمده است.

وی با انتقاد از کسانی که به پخش تصاویر دستگیری نظامیان آمریکایی واکنش منفی نشان داده و این اقدام را اقدامی "داعش گونه" دانستند گفت: این قیاس همسویی با دشمن متجاوز و مغرور و جفا بر مدافعان وطن است.

معاون سیاسی سپاه با بیان اینکه این قیاس مع الفارغ و جفاکارانه، یا از روی خودباختگی در برابر بیگانگان و یا از روی نا آگاهی است اظهار داشت: در شرایطی که برخی کشورها مجبورند امنیت حداقلی شان را با کمک بیگانگان انجام دهند ما نباید فراموش کنیم که اگر پاسداران و سایر نیروهای مسلح از مرزهایمان حراست نمی کردند هیچ امنیتی برایمان باقی نمی ماند.

سردار سنایی راد در پایان با بیان اینکه ایستادگی در برابر داعش به سبب مجاهدت و پایمردی قاسم سلیمانی ها و شهید همدانی ها حاصل شده است گفت: اینگونه اظهار نظرها در خصوص محکومیت پخش تصاویر نظامیان بازداشت شده آمریکایی، مغایر با غرور ملی است.

منبع:میزان


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : دانشجو
تاریخ : دو شنبه 26 بهمن 1394
رزمایش موشکی سپاه نیمه اول اسفند برگزار می‌شود

رئیس ستاد کل نیروهای مسلح از برگزاری رزمایش موشکی سپاه پاسداران در نیمه اول اسفند ماه سال جاری خبر داد.

به گزارش دفاع پرس، سرلشکر بسیجی سید حسن آقایی فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح اعلام کرد: پس از برگزاری رزمایش نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، زمستان امسال دومین رزمایش نیروهای مسلح توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برگزار می‌شود.

سرلشکر فیروزآبادی افزود: به‌منظور حفظ آمادگی و تقویت توان موشکی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، برگزاری رزمایش موشکی سپاه تصویب و ابلاغ شده است؛ که ان‌شاءالله در نیمه اول اسفند ماه امسال توسط یگان‌های معین به اجرا در می‌آید.

رئیس ستاد کل نیروهای مسلح تصریح کرد: این رزمایش با هدف حفظ آمادگی و ارزیابی دقت و قدرت سیستم موشکی کشور انجام می‌پذیرد.


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : دانشجو
تاریخ : دو شنبه 26 بهمن 1394