كلاهبرداري از طريق فروش ارز الكترونيكي
كلاهبرداري از طريق فروش ارز الكترونيكي
 
  رئيس اداره پيشگيري از جرائم سايبري پليس فتای ناجا به شهروندان درباره كلاهبرداري ميليوني از طريق فروش ارز الكترونيكي در فضاي مجازي هشدار داد. به گزارش مهر ايجاد سايتهاي فروشگاهي در فضاي مجازي چندي است كه رشد چشمگيري داشته و با سرعت در حال گسترش مي باشد؛ اين سايت‌ها علاوه بر كاهش هدر رفت زمان و هزينه، تنوع و مقايسه محصولات مختلف را در هنگام خريد فراهم مي كند كه با استقبال هموطنان همراه بوده است. رئيس اداره پيشگيري از جرائم سايبري پليس فتای ناجا گفت: گسترش سايت هاي فروشگاهي به شكلي بوده است كه امروز شاهد راه اندازي سايت‌هاي خريد و فروش ارز به صورت الكترونيكي هستيم و سايت هاي زيادي در اين زمينه مشغول فعاليت بوده كه اغلب فاقد مجوزهاي لازم مي باشند. سرهنگ عليرضا آذردرخش با اشاره به يكي از جديدترين پرونده هاي تشكيل شده در پليس فتا افزود: برخي از افراد سودجو با راه اندازي سايت هاي خريد و فروش ارز اقدام به تبليغ در فضاي واقعي و جذب متقاضيان خريد ارز در سطح جامعه كرده‌اند. وي ادامه داد: اين افراد با جلب اعتماد مشتري مبني بر بازديد از سايت خريد ارز الكترونيكي، بعد از پرداخت وجوه مورد درخواست ديگر پاسخگوي مشتري نبوده و هيچ گونه ارزي تحويل مشتري داده نمي‌شد. سرهنگ آذردرخش گفت: متاسفانه اين افراد با استفاده از اين شگرد توانسته‌اند اخيراً در يك پرونده بيش از ۲۰۰ ميليون تومان به سرقت ببرند. اين مقام مسئول با بيان اينكه مركز توسعه تجارت الكترونيكي متولي اعطاي نماد اعتماد الكترونيكي به سايت هاي فروشگاهي مجاز مي باشد، ادامه داد: بنابراين هموطنان عزيز دقت داشته باشند براي جلوگيري از سوءاستفاده سودجويان سايبري تا حد امكان از سايت هاي فروشگاهي كه داراي نماد اعتماد الكترونيك (enamad) هستند خريد اينترنتي انجام دهند. سرهنگ آذردرخش تاكيد كرد: بر اساس تبصره ماده ۲۸ دستورالعمل اجرايي تأسيس، فعاليت و نظارت بر صرافي ها، انجام هرگونه عمليات صرافي در فضاي اينترنتي يا مجازي توسط صرافي ممنوع مي باشد. رئيس اداره پيشگيري از جرائم سايبري پليس فتا ادامه داد: بنابراين كاربران فضاي مجازي بدانند هرگونه مبادله ارزي فقط بايد در صرافي صورت گيرد و اين مبادله نمي‌تواند آنلاين باشد به اين معنا كه شما ارز را به حساب صراف واريز نماييد و صرافي به شما وجه درخواستي را تحويل دهد.


:: موضوعات مرتبط: سرگرمی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : دانشجو
تاریخ : یک شنبه 2 اسفند 1394
خنده دارترین شغل های دنیا +تصاویر
بعضی از کارهای بسیار جالب هستند و کسی فکر نمی کند که این کارهای ساده نوعی شغل باشند.در این مطلب خنده دارترین مشاغل را معرفی می کنیم.

 

نگهداری از پاندا

آیا تا به حال فکر کرده‌اید چگونه می‌توان با یک کار آسان به درآمد 32 هزار دلار در سال رسید؟ شاید جالب باشد بدانید که نگه داری از پانداها در چین می تواند شما را به یک همچنین درآمدی برساند.

در مرکز نگه داری و تحقیقات بر روی پانداها در چین برخی از کارمندان آنها فقط وظیفه نگه داری از پانداها را دارند و باید 365 روز سال خود را با این موجودات دوست داشتنی سپری کنند افرادی که مایل به داشتن چنین شغلی هستند باید دارای حداقل 22 سال سن و داشتن اطلاعات کافی راجع به پانداها باشند.

 

 

استاد اسباب بازی لگو

دانشگاه کمبریج به همراه بنیاد لگو دست به همکاری جالبی زدند و آنها به دنبال یافتن افرادی مناسب برای شرکت لگو هستند، به تازگی دانشگاه کمریج پذیرفته اند که در راه اندازی یک مرکز تحقیقات و توسعه در زمینه ساخت انواع اسباب بازی لگو با آنها همکاری کنند و افراد مناسب را در آنجا استخدام کند و جالب است بدانید افرادی که به عنوان پروفسور لگو دراین مرکز شروع به فعالیت می‌کنند و می‌توانند درآمدی معادل 4 میلیون دلار در سال داشته باشند و وظیفه آنها تحقیق و توسعه در مورد علایق کودکان و شرایط بنیاد لگو در مقابل رقبا است.

 

 

دکترا تخصصی شکلات شناسی

دانشمندان و طرفداران فرصت این را دارند که بتوانند در زمینه شکلات در مقطع دکترا به ادامه تحصیل بپردازند. آنها باید بیشتر در زمینه‌های بخش مهندسی شیمی و بیوتکنولوژی تحقیق کنند و وظیفه آنها بهتر کردن طعم شکلات‌ها و بهبود کیفیت این ماده غذایی پر ارزش است و از این راه می‌توانند درآمد بسیار زیادی را کسب کنند.

 

 

خوابیدن

درو لاوینسکی 28 ساله یک شغل جالب و نا معمول دارد که علاوه بر کمک به عمل می‌تواند برای ردآمد خوبی به همراه داشته باشد. در سال 2014 لاوینسکی بخشی از یکی از برنامه‌های تحقیقاتی ناسا بود که در مدت یک هفته درآمدی برابر 18 هزار دلار برای او به همراه داشت.

طبق پروژه‌ی ناسا او باید به مدت 70 روز دراز بکشد یا بخوابد و از جای خود بلند نشود و هدف از این کار کسب اطلاعات بیشتر در مورد وضعیت استخوان‌ها و عضلات فضا نوردان در فضا بود این شغل آنقدر برای او جذاب بود که لاوینسکی شغل خود را رها کرد و به انجام پروژه‌های تحقیقاتی به ناسا پیوست و از این کار بسیار راضی است او برای بدست آوردن این شغل 25 هزار نفر را پشت سر گذاشتند.

 

 

خریدار اتومبیل فراری

مارسل ماسینی یک فرد شناخته شده در میان کلکسونر های خودرو است و دلیلش این است او تعداد بسیار زیادی از این اتومبیل‌ها ایتالیایی را تحت تملک خود دارد در واقع شغل او خرید اتومبیل‌های فراری است شغلی که شاید بسیار جالب به نظر بیاید. ماسینی پول زیادی برای خرید این اتومبیل‌های خود خرج می‌کند البته بعد از فروش آنها درآمد عالی کسب می‌کند او برای خرید یکی از اتومبیل‌های کلاسیک خود مبلغی برابر یک میلیون دلار پول پرداخت مبلغی برابر یک میلیون دلار پول پرداخت کرده است.

 

 

میزبان تخت هتل

در گذشته در بریتانیا شغل عجیبی وجود داشت که در فصول زمستان و پاییز رواج بسیار زیادی داشت که البته این کار بیشتر برای افراد ثروتمند و اشراف زادگان انجام می‌شد. جالب است بدانید که این شغل یعنی "گرم کردن رختخواب” هنوز در برخی از هتل‌های این کشور رواج دارد یعنی برخی برای گرم کردن رختخواب شما حقوق دریافت می‌کنند و این کار به این صورت است که آنها 30 دقیقه قبل از خوابیدن شما به رختخواب شما می‌روند و آنجا را برای شما گرم می‌کنند.

 


تاب ناز


:: موضوعات مرتبط: سرگرمی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : دانشجو
تاریخ : یک شنبه 2 اسفند 1394
فریبا نادری : ماجرای پیشنهاد بی شرمانه در سینما
فریبا نادری متولد ۱۳۶۳ ، بازیگر و مدیر بازرگانی ایرانی است. فریبا نادری به طور اتفاقی وارد عالم بازیگری شد، او با سریال «مروارید سرخ» معرفی شد و با سریال «گل بارون‌زده» باعث شد که اهالی سینما روی بازی او حساب ویژه ای باز کنند.

خلاف همیشه که در آتلیه یا دفتر مجله با آدم‌معروف‌ها برای مصاحبه قرار می‌گذاشتیم این بار به پیشنهاد فریبا نادری در کافه قرار گذاشتیم تا گفت‌وگوی گرم‌تری داشته باشیم. همراه دمنوش گل گاوزبان و مخلفات که آن را هم مهمان فریبا نادری بودیم. در پی این عادت شکنی با آدمی روبه رو شدیم که مهربان و مثبت بود و هراسی از این نداشت تا از خودش و خانواده‌اش بگوید. از دوست‌داشتنی ها و نداشتنی‌هایش.

فریبا نادری:یک مسلمان دو آتشه ام


اگر بخواهیم او را کوتاه تعریف کنیم باید بگوییم هیچ ربطی به نقش خود در ستایش 2 ندارد و حتما توانایی ویژه‌ای داشته که توانسته آن نقش را تمام و کمال در بیاورد. با اینکه جوان است پخته‌تر از سن خود صحبت می‌کند و انرژی مثبتی دارد. یک جورهایی جمع اضداد هم هست. در لباس پوشیدن روی مد و به روز است اما دوست دارد سنتی رفتار کند. خلاف خیلی از خانم‌ها عاشق فوتبال است و در این گفت‌وگو از رازهایی می‌گوید که خواندنی است.


شایعه ازدواج با مهدی سلوکی

خیلی وقت است که دیگر با مجله‌های زرد مصاحبه نمی‌کنم. برایم خسته‌کننده شده. چرا باید مردم از این بدانند که من چه می خورم و چه نمی خورم یا اینکه قصد ازدواج دارم یا ندارم. فکر می‌کنم مجلات زرد مردم را از واقعیت دور می‌کنند و نمی‌گذارند آن چیزی که باید از زندگی هنرمندان و بازیگران و آدم‌های موفق به مردم برسد. هر روز یک چیزی را شایعه می‌کنند که فقط باعث فروش بیشتر خودشان می‌شود؛ مثلا یک روز شایعه می‌کنند فریبا نادری با مهدی سلوکی ازدواج کرده.

تمام مدرک‌شان هم برای حرف‌شان این است که مهدی سلوکی و فریبا نادری در ستایش 2 همکاری کرده‌اند. دوست دارم در مصاحبه‌هایی که می‌کنم برادر و خواهرهایم حضور داشته باشند اما به خاطر همین بی‌اخلاقی‌ها آنها  ترجیح می‌دهند خیلی آفتابی نشوند و حریم شخصی خودشان را داشته باشند.

قرار در کافه

به خاطر این با شما - بچه‌های ایده‌آل- در کافه قرار گذاشتم که بگویم می‌توان برای مصاحبه از فضاهای رسمی فاصله گرفت. قرار نیست همیشه در دفتر مجله یا دفتر کار و خانه این اتفاق بیفتد. در کافه آدم‌های دیگر هم هستند که با هم گفت‌وگو می‌کنند و این؛ فضا را گرم و بدون رودربایستی می‌کند. واقعیت دیگری هم که وجود دارد این است که دوست نداشتم این اتفاق در خانه‌ام بیفتد.

به خاطر اینکه عکاس هم همراه شما بود و اگر عکس می‌گرفت ممکن بود مردم خیلی از چیزها برایشان حسرت ایجاد کند. بسیاری از مسائلی که برای یک طبقه اجتماعی و اقتصادی عادی و معمولی است برای یک طبقه دیگر آرزوست. من هم دوست نداشتم کسی از دیدن خانه و زندگی من ناراحت شود.

 آشنایی با مسعود رسام


هیجده، نوزده سالم بود که همراه دوست گریمورم به دفتر مسعود رسام رفتم تا تست بازیگری بدهد. مسعود بازیگران فیلم «مروارید سرخ» را انتخاب می‌کرد و از افراد مختلف تست می‌گرفت. من هم اصلا در این فکرها نبودم که از اتاق بیرون آمد و گفت: نوبت شماست. گفتم: من برای تست نیامدم؛ دوستم آمده است. مسعود هم گفت حالا که تا اینجا آمده‌ای بیا تست بده.  آن روز خیلی خوشحال شدم اما می‌دانستم خانواده‌ام مخالفت می‌کنند.

در تست که قبول شدم برای مدتی به کلاس‌های آموزشی بهروز بقایی رفتم تا توانایی‌های بازیگری‌ام را تقویت کنم. در قراردادی که برای بازی در آن فیلم بستم قید شده بود که خانواده‌ام بتوانند سر صحنه حاضر شوند. «مروارید سرخ» فیلمی بود که باعث شد با مسعود رسام آشنا شوم.

یک مسلمان دو آتشه

من یک مسلمان معتقدم. شاید ظاهرم مثل عرفی باشد که در جامعه وجود دارد اما به احکام دینم پایبندم. نماز می‌خوانم و مرجع تقلیدم آیت‌الله مکارم شیرازی هستند که بارها با دفترشان تماس گرفته‌ام تا در موارد مختلف سوال کنم و جوابم را بگیرم. خمس و زکات هم جزو چیزهایی است که همیشه سر وقت آنها را پرداخت می‌کنم و از واجبات زندگی من است. بی‌اندازه عاشقان امامان (ع) هستم و دوستشان دارم.

اینها عزیزدل هستند. به حرف مردم هم کاری ندارم که ممکن است چه فکری کنند. وقتی برای زیارت به نجف و کربلا رفته بودم و عکس‌های آن را در اینستاگرام گذاشتم بعضی‌ها حرف‌هایی زدند که نشان می‌داد هنوز فرهنگ و جنبه استفاده از یک فضای مجازی جا نیفتاده. می‌گفتند چطور آنجا رفته‌ای چادر به سر کرده‌ای و وقتی برگردی دوباره کشف حجاب خواهی کرد. پیش خودشان فکر نکرده بودند که شما در همین امامزاده صالح  (ع) که می‌روی چادر می‌دهند تا سر کنی و حرمت فضا را نگه‌داری. آن وقت از من توقع داشتند با پوشش همیشگی‌ام که عرف شهر تهران است در آنجا حضور پیدا کنم. امام رضا (ع)، امام حسین (ع) و حضرت علی (ع) بیشترین احترام را برای ایشان قائل هستم و من وظیفه داشتم که آن طور رفتار کنم.

فریبا نادری:یک مسلمان دو آتشه ام


سود و ضرر زندگی مستقل

مدت‌هاست که مستقل زندگی می‌کنم و نیازی به این ندارم که کسی خرجم را بدهد. از سال 85 که ماهی 500 هزار تومان درآمد داشتم تا حالا می‌توانم خودم را اداره کنم. با اینکه می‌توانم از خانواده‌ام پول بگیرم یا در کنار آنها باشم اما ترجیح می دهم مستقل باشم. خیال نکنید که الان مثلا ماهی دویست میلیون درآمد دارم. البته بازیگرانی هستند که این درآمد را دارند و آخر سر هم فیلم‌شان نمی‌فروشد. ما هم مثل همه مردم مشکلاتی داریم؛ مثلا شده که چند ماه اجاره‌خانه نداده‌ام اما صاحبخانه‌ام آنقدر انسان متدین و شریفی است که همیشه دست نگه می‌دارد و فشاری به من وارد نمی‌کند. خدا را شکر در چنین شرایطی همیشه خانواده‌ام هوایم را دارند.

کودکی و جوانی شاد

در کودکی شیطان و بازیگوش بودم. پای تمام بازی‌ها و کارهایم برادرم حمید بود. به خاطر او شیطنت‌هایم هم پسرانه شده بود. به جای عروسک عاشق توپ چهل تکه بودم و توی کوچه با بچه‌ها هفت‌سنگ و فوتبال بازی می‌کردم. البته من به خوبی پسرها نمی‌توانستم فوتبال بازی کنم اما کمی اذیت‌شان ‌کرده، دروازه‌ها را کوچک و بزرگ می‌کردم. (خنده)

از همان کودکی همیشه عشق بازیگری و فیلم بودم. دوست داشتم جای قهرمان‌هایی باشم که دوستشان دارم. این علاقه همیشه با من بود و حتی در دوران راهنمایی که تحصیل می‌کردم پیشنهاد اجرای برنامه نیمرخ به من داده شد اما خانواده‌ام مخالف بودند و نشد. من در خانواده‌ای بزرگ شدم که دستشان به دهانشان می‌رسید و هیچ وقت احساس نمی‌کردم که چیزی برایم فراهم نشده؛ به خصوص که ته‌تغاری بودم و پدر و مادرم دلشان نمی‌آمد خواسته‌هایم را برآورده نکنند. با وجود علاقه‌ام به بازیگری در دانشگاه گرافیک کامپیوتر خواندم؛ به خاطر اینکه خانواده میانه خوبی با این هنر نداشتند.

سنتی سنتی

من ترجیح می‌دهم المان‌های زندگی‌ام سنتی باشد و رنگ و بوی روابط گذشته را بدهد. دوست دارم وقتی شب یلدا می‌شود جای دورهمی و مهمانی‌های بی‌ربط کنار خانواده باشم و حافظ بخوانم. ما سنت‌های خوبی داریم که به هر دلیلی در زندگی امروز مردم کمرنگ می‌شوند. شاید دلیل آن مشغله بیش از حد به خاطر نان باشد یا آمدن پدیده‌هایی مثل تلگرام و اینستاگرام که آدم‌ها را جور دیگری به هم وصل می‌کند. البته این اتفاق در شهرستان‌ها کمتر افتاده است. در هر صورت من یک آدم سنتی‌ام که دوست دارم رسم و رسومات را زنده نگه دارم و از آنها لذت ببرم. درست است که در لباس پوشیدن و زندگی فردی به روز و تازه هستم اما این منافاتی با سنت گرایی و زنده نگه داشتن رسم و رسومات ندارد.

دوران عاشقی

بعد از آشنایی با مسعود رسام و گذشت زمان حس می کردم که او احساس خاصی نسبت به من دارد. مسعود عاشقم شده بود و یک روز آن را بر زبان آورد. من هم در مقابل عاشق شدم؛ یعنی او من را هم عاشق کرد. بعد از دوران عاشقی تصمیم گرفتیم که با هم ازدواج کنیم. شاید خیلی‌ها فکر کنند من از بیماری او خبر نداشتم که تن به این ازدواج دادم اما این جور نبود؛ من از سال 83 می‌دانستم که مسعود سرطان دارد. سال 85 که با من ازدواج کرد دکترها می‌گفتند کمتر از شش ماه دیگر سرطان کار خودش را خواهد کرد اما معجزه عشق، امید و همنشینی با هم باعث شد که تا سال 88  با سرطان بجنگد.

این جور وقت‌ها خیلی‌ها آدم را قضاوت می‌کنند. ممکن است فکر کنند به خاطر ثروت مسعود رسام بوده که من حاضر شدم با مردی که 27 سال با من اختلاف سنی دارد ازدواج کنم. کسانی که مسعود رسام را از نزدیک می‌شناسند از وضعیت زندگی او خبر دارند و می‌دانند که او ثروتمند نبود. ازدواج با مسعود آنقدر عاشقانه و مهم بود که با وجود مخالفت‌های خانواده این کار را کردم.

حتی پدرم حاضر نبود من را ببیند و این اتفاق نیفتاد تا زمانی که مسعود تسلیم سرطان شد و از دنیا رفت. همه چیز در آن زمان کوتاه با مسعود برایم خاطره‌انگیز بود و تا همین چند ماه پیش با دختر او در یک خانه زندگی می‌کردیم. من همیشه در زندگی‌ام آدم محافظه‌کاری بودم و دنبال این بودم که بی‌دلیل خودم را در معرض قضاوت دیگران یا مشکل قرار ندهم اما دوست داشتن و عشق آنقدر قوی است که محافظه‌کاری نمی‌شناسد. مسعود رسام از کودکی برایم بت بود و وقتی نام او و برادرش در تیتراژ می‌آمد لذت می‌بردم. چهارشنبه‌شب‌ها این اجازه را داشتم که بیدار بمانم و «خانه سبز» را ببینم. او خاطرات نسلی را رقم زده و برای همیشه در خاطرم می‌ماند.

رفقای فوتبالی کاردرست

علاقه‌ام به فوتبال از همان زمان کودکی شکل گرفت. از همان زمان که آجر دروازه‌ها را جا به جا می‌کردم. الان هم در فوتبال رفقای زیادی دارم. علی انصاریان که به تازگی وارد سینما هم شده از دوستان من است. امیر قلعه‌نویی هم همین‌طور. کاری به این ندارم که ایشان از کدام طبقه اجتماعی آمده‌اند یا طرز حرف زدنشان چطور است. امیر قلعه‌نویی آنقدر کار بزرگ در این فوتبال کرده است که برایم عزیز و محترم باشد. به خصوص که من استقلالی‌ام. با این وجود آقای علی پروین را هم خیلی دوست دارم و با ایشان هم آشنایی دارم. فوتبال هم بخش بزرگی از علاقه و تفریحات من است.

دردسرهای اینستاگرام

اول از همه باید بگویم که هیچ وقت برای صفحه‌ام در اینستاگرام مخاطب غیرواقعی جذب نکردم. پیشنهاد‌های زیادی می‌شود که پول بده تا برایت فالوئور بیاوریم اما این موضوع برایم اهمیتی ندارد. آن کسی که فریبا نادری را دوست داشته باشد خودش صفحه‌ام را دنبال خواهد کرد. بعضی از واکنش‌های مردم در اینستاگرام واقعا آزار دهنده است. هر رفتار عادی تو ممکن است برای این عده غیرعادی باشد و بابت آن فحش بارانت  کنند.

همین کار را اگر خواهر، مادر یا یکی از خانواده‌شان انجام بدهد عیبی ندارد چون کسی نمی‌بیند.  اما من در اینستاگرام سعی می‌کنم حس و حال خودم را در آن لحظه با مردم به اشتراک بگذارم؛ مثلا به خاطر علاقه شدیدی که به حیوانات دارم به سگ کشی که اتفاق افتاده بود واکنش نشان دادم. اینها مخلوقات خدا هستند و برای من ارزش دارند. یک بار سگی در میان اتوبان گیر افتاده بود و این ور و آن ور می‌رفت و ترسیده بود. وقتی از او رد شدم آنقدر دچار دلهره شده بودم که دور زدم و برگشتم تا ببینم برایش اتفاقی نیفتاده باشد.

ماجرای پیشنهاد بی شرمانه در سینما

به نظرم این اتفاق بیشتر از همه به رفتار خود آدم بر می گردد. در هر شغل و حرفه‌ای کسانی هستند که بی‌اخلاقی می‌کنند و حد خود را نمی‌شناسند اما ربطی به این ندارد که این موضوع را به هم نسبت بدهیم. اگر یک نفر در مواجهه با آدم‌های دیگر درست رفتار کند کسی این اجازه را به خودش نمی‌دهد تا به او پیشنهاد بی‌شرمانه بدهد. این خانمی که به خارج از ایران رفته و این حرف‌ها را راجع به سینمای ایران زده اصلا بازیگر نیست که بخواهیم به حرف‌هایش بها بدهیم.

دو تا جمله نصفه و نیمه در فیلم‌ها گفته و حالا نظریه‌پردازی هم می کند. اما در مورد یکی از دوستان دیگر که رفته باید بگویم دلیل رفتن او بیکاری بود. وضع اقتصادی سینما و تلویزیون این روزها خیلی بد شده و کار کمی وجود دارد. حتی فصل سوم ستایش با اینکه مخاطبان زیادی دارد هنوز به خاطر کمبود بودجه به جریان نیفتاده. آن بازیگر هم خرج یک خانواده و یک بچه معلول را می‌داد و نیاز به درآمد داشت. همین شبکه‌ای که او را جذب کرده به خود من برای بازی در یک سریال رقم خیلی خوبی هم پیشنهاد کردند. راستش من نیازی نداشتم و نرفتم.

مجله زندگی ایده آل



:: موضوعات مرتبط: سرگرمی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : دانشجو
تاریخ : یک شنبه 2 اسفند 1394
لیست بیشترین موارد سرچ شده مد در گوگل
هر ساله، شرکت گوگل، لیستی را شامل بیشترین موارد در مورد مد که توسط کاربران، جست و جو شده است، منتشر می‌کند. این کار، مشخص می‌کند چه چیزی ذهن اهالی مد را بیشتر مشغول خود کرده است.

هیچ چیز دیگری مانند بیلان گوگل نمی‌تواند ما را با آنچه در سر اهالی مد می‌گذرد، با خبر کند. برخی از جستو‌جوهایی که انجام می‌شود، عادی است و تعجبی را برنمی‌انگیزد. اما برخی دیگر، واقعا باعث تعجب می‌شود.

چطور با کفش‌های پاشنه بلند راه برویم؟
ما هر روز با ده‌ها خانم برخورد می‌کنیم که کفش‌های پاشنه بلند به پا کرده‌اند. بسیاری از آنها از خود می‌پرسند که چطور بهدرستی با کفش‌های پاشنه بلند یا کفش‌هایی با پاشنه‌های سوزنی راه بروند؟ با نگاهی به عناوین مختلف در این باره در مدآنلاین، می‌توانید مطالب زیادی را همچون نکاتی درباره انتخاب کفش پاشنه بلند مناسب، کفش پاشنه بلند عروسی راحت انتخاب کنید، پوشیدن کفش پاشنه بلند، خوش‌تیپی یا بیماری؟ و ... را هم می‌توانید پیدا کنید.

در اولین روز مدرسه چه بپوشیم؟
از آن جایی که طیف وسیعی از خوانندگان ما در ایران هستند و دانشآموزان، برای رفتن به مدرسه باید اونیفرم مخصوصی بپوشند، طبیعی است که در سایت ما به آن پرداخته نشده است. اما با این حال، مطالبی همچون خوش‌پوشی بچه‌گانه روی خط کیف‌ وکفش‌، لباس‌های مدرسه‌ از برند دولچه و گابانا، کوک53؛ سارافون، مانتو و لباس فرم مدرسه، برای فرزندتان کوله پشتی بدوزید و ... مرتبط با این سوال، در مدآنلاین وجود دارد.

چطور جین خود را ریشریش کنیم؟

سال 2015، سال بازگشت جینهای فرسوده و کهنه بود. جین‌های آزاد، پاره و غیره. مطالب در سایت مدآنلاین در مورد جین، سنگشورکردن آن، نحوه شستن و ... بسیار است و بهزودی به نحوه ریشریشکردن آن نیز خواهیم پرداخت. چطور یک شومیز را گره بزنیم؟ در دهه نود میلادی بود که بریتنی، با آهنگ  baby one more time ، باعث مد شدن گرهزدن شومیز شد. ما فکر میکردیم با گذشت این همه سال، دیگر این مد به فراموشی سپرده شده است، اما انگار این چنین نیست و هنوز علاقهمندان زیادی به دنبال این روش در اینترنت هستند.


چطور یک شومیز را گره بزنیم؟
در دهه نود میلادی بود که بریتنی، با آهنگ  baby one more time ، باعث مد شدن گره زدن شومیز شد. ما فکر می کردیم که با گذشت این همه سال، دیگر این مد به فراموشی سپرده شده است، اما انگار این چنین نیست و هنوز علاقه‌مندان زیادی به دنبال این روش در اینترنت هستند.

عروس خانم، چه لباسی را در روز قبل از جشن عروسی خود بپوشد؟

در خارج از ایران و بیشتر در آمریکا، رسم بر این است که شب قبل از عروسی، مراسم شامی برگزار می‌شود و در واقع تمرینی است برای فردا که جشن عروسی اصلی، شروع میشود. و این سوال همیشگی، در این مواقع پرسیده میشود، که چه بپوشیم؟! ما در ایران، چنین مراسمی، نداریم. اما مراسم دیگری، همچون پاتختی، حنابندان و ... در آیین ما هست که در آنها نیز لباس عروسخانم از اهمیت بالایی برخوردار است. در سایت مد آنلاین، بارها به این چنین مسایلی پرداخته‌ایم از جمله: ترکیب گردنبند و لباس شب برای عروس‌ها، انتخاب لباس شب و چند نکته!، کدام لباس شب برای کدام اندام؟ و غیره.

 چکمه خود را با چه بپوشیم؟
 برای اینکه هرچه آراستهتر و شیکتر باشیم، بوت‌های خود را با چه بپوشیم؟ با یک شلوار لولهتفنگی، یک دامن چرم یا یک پیراهن کوتاه دانتل، میتوانید بوت‌های خود را به پا کنید. در سایت ما نیز در این مورد می‌توانید به سراغ چکمه‌ها، محافظ همیشگی پا در زمستان بروید. مهم این است که آنها را بهدرستی، انتخاب کنید. و بدانید چه مدل بوتی مناسب اندام شماست.  در این زمینه نیز مطالبی را همچون انتخاب بوت براساس فرم پاها می‌توانید مطالعه کنید.

Mules چیست؟


طبق دیکشنری لاروس، کفش‌هایی سبک هستند که انتهایی باز دارند. مدتی است که این کفش‌ها در تمام شهرهای دنیا، رواج پیدا کرده است و طراحان زیادی روی آن کار کردهاند. اما زیاد مورد استقبال خانم‌های شیک جهان، قرار نگرفت. برای نمونه، عکسی از یکی از تولیدات گوچی از این مدل کفش را می‌بینید.

برای یک مراسم ازدواج در جنگل چه بپوشیم؟

اگر بخواهیم با شما، صادق باشیم، نمیدانیم چرا این سوال جزو ده سوال مد گوگل قرار گرفته است. هیچ توضیحی برای آن نداریم. هیچ!!

چگونه شبیه میراندا سینگز شویم؟

قبل از اینکه به این سوال جواب بدهیم، باید به یک سوال دیگر بپردازیم؟ میراندا سینگز کیست؟ این شخص، ستاره‌ای نوظهور در موسیقی پاپ نیست. او شخصی خیالی است که ساخته و پرداخته کمدین آمریکایی، کولین است؛ نوجوانی احمق است که زندگی و آرزوهایش را در یوتیوب، به طرزی خندهدار، به تصویر می‌کشد. به نظر میرسد او در صدد تقلید از جامعه معاصر آمریکاست. به شکل او درآمدن، کار سختی نیست. کافی است شلواری قرمز و فاقبلند بدون فرم و یک بلوز دخترانه بنفش بپوشید و دور تا دور لبهایتان را رژ قرمز بزنید!! احتمالا کسانی که به دنبال این سوال، گوگل را زیر و رو کردهاند، میخواستند برای میهمانیهایی که تم خاصی دارد یا هالووین، خود را به شکل او بسازند!!

کفش چه رنگی به یک پیراهن آبی و مشکی میآید؟

آخرین جستوجوی گوگل، همانقدر اختصاصی ست که اولین جستوجوی آن، عمومی است. احتمالا این جستوجو در نتیجه لباس طلایی-سفید مشهوری است که برخی آن را آبی و مشکی میدیدند و سروصدای زیادی در اینترنت به پا کرده بود. بگذریم! رنگ ایدهآل برای برای چنین کفشی که به این لباس بیاید، مشکی یا شتری است. رنگ شتری، رنگی است که به هر ظاهری میآید و در عین حال، خنثی است.

مدآنلاین



:: موضوعات مرتبط: سرگرمی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : دانشجو
تاریخ : یک شنبه 2 اسفند 1394
ماجرای کودک 2 ساله که 8 ماه کنار خیابان رها شده بود
روز 31 ژانویه که یک خانم دانمارکی ساکن آفریقا به نام «آنجا رینگرن لاون» با این پسر اهل نیجریه که حالا «هُپ» (امید) صدایش می کنند، مواجه شد، او فوق العاده نحیف و ضعیف بود و کرم ها به بدنش آسیب زده بودند.
 پس از آنکه طایفه یک پسربچه دو ساله ی آفریقایی به او برپسب جادوگری زدند و از خود طرد کردند،  او به مدت 8 ماه در خیابان تنها به حال خود رها شده و در این مدت صرفا با غذایی که عابران برایش می انداختند، دوام آورده بود.

روز 31 ژانویه که یک خانم دانمارکی ساکن آفریقا به نام «آنجا رینگرن لاون» با این پسر اهل نیجریه که حالا «هُپ» (امید) صدایش می کنند، مواجه شد، او فوق العاده نحیف و ضعیف بود و کرم ها به بدنش آسیب زده بودند. 

تصاویری تکان دهنده از کودکی که به حال مرگ رها شده بود

خانم لاون که از دیدن وضعیت هُپ وحشتزده شده بود خم شد و به او غذا و اب داد.
تصاویری تکان دهنده از کودکی که به حال مرگ رها شده بود

تصاویری تکان دهنده از کودکی که به حال مرگ رها شده بود

 لاوان پایه گذار موسسه « توسعه و کمک های آموزشی کودکان آفریقایی» است. وی سه سال پیش این نهاد را به منظور کمک به کودکانی تاسیس کرد که برچسب جادوگری خورده اند و از جامعه طرد شده اند و بعضا برخی توسط آشنایان خود به قتل می رسند.



تصاویری تکان دهنده از کودکی که به حال مرگ رها شده بود

تصاویری تکان دهنده از کودکی که به حال مرگ رها شده بود

لاون با به اشتراک گذاشتن تصاویری از اولین دیدارش با هپ و ضمن درخواست کمک های خیریه برای پیگیری دوره های درمان او می نویسد: هزاران کودک به جادوگری متهم می شوند و ما شاهد شکنجه، ترس و مرگ این کودکان بوده ایم.  وی در ادامه می گوید: روزی که هپ به بیمارستان منتقل شد طی یک سری مراحل درمانی کرم ها را از روده او خارج کردند و به منظور کمک به خونسازی روزانه به او خون تزریق می شد. هم اکنون شرایط جسمی او پایدار است، خودش به تنهایی می تواند غذا بخورد و داروها هم روی او اثر کرده اند.
تصاویری تکان دهنده از کودکی که به حال مرگ رها شده بود

تصاویری تکان دهنده از کودکی که به حال مرگ رها شده بود
شفاف


:: موضوعات مرتبط: سرگرمی , ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : دانشجو
تاریخ : یک شنبه 2 اسفند 1394

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد